خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

babakghadami

babakghadami

۱۵

مطلب

۰

دنبال کننده

۰

دنبال شونده

babakghadami

یکی بود یکی نبود یک روزی از روز ای خوب که بابا مغازه بودمامانی داد میزد ضجه میزد آخه من داشتم لگد میزدم دنبال راهی واسه بیرون اومدن دل و روده مامان را داشتم پیچ وتاب میدادم .تا که این همسایه بغل دستی رفت و مامای الان و قابله اون زمون رااورد ومن در روز ف خنده چهارشنبه نوزدهم خرداد هزار سیصدو پنجاه قدم رنجه نمودم و قدم به این دنیای عجیب و پراز ادمای جورواجو گذاشتم .دیگه توقع ندارین که چهل ونه سال دیگه اش را هم بگم .همین والسلام

تاریخ عضویت: ۱۳۹۸/۱۲/۱۸
مطالب
کالکشن ها
کاریکاتور

کاریکاتور

babakghadami
نصب برنامه ویسگون