شروع شد قصه از آنجا که چشمانش سخن‌گو شددلم با چشمکی لرزید و ...

کاش در دیدار اول پای قلبم می‌شکستلااقل از درد می‌مُردم نه از...

صـد کوه به وصلـت بِکَنَم جـای یکی چونمعشوقه‌‌ی من بس که تو ش...

بیمار تو هسـتم که تویی نسـخه‌ی جانمدرمـانـگر خوش خنـده ی شیـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط