مسافرِ دی چمدانِ برفی اش را روی آخرین پلّه ی پاییز باز میکند...

صبح استدر می زند کَسی بیدار شو! زندگی پشت دَر است #مینا_آقا_...

زمستان است و چشم کوچه از انتظارت سپید! پرنده ی مهاجرم! بگو ب...

تو بر نمی گردیو این غمگین ترین شعر جهان است که ترجمه نمی شود...

از تمام کسانی که تو را دوست دارندفقط مرگ رقیب من است تنها او...

....چقدرپریشان استزنی که هر روزموهایش را پشت سرش جمع می کندو...

سحرخیزتر از من" عشق تو است "که هر صبح ...زودتر از من بیدار م...

.دوست داشتن مابازے برف و خورشید بودهر چقدرعاشقانه تر مے تابی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط