چه بر سرمان آمده است
چه بر سرمان آمده است?
بوی گندیدگی افکارمان، بوی فساد مغزمان، صدای خرد شدن استخوان اصالتمان را نمی شنویم?
پر شده ایم از لبخندهای زورکی، تاسف های الکی، چقدر ناراحت شدم های استیکری.
پر شده ایم از داخل شدن های بی اجازه و خارج شدن های بی دلسوزی.
پشت این دیوار مجازی کمین کرده ایم، مترصد دیدن صحنه رنج کشیدن انسانی، مترصد دیدن لحظه درد کشیدن روحی، تا همچون کفتارهای گرسنه و بی قید به جانش حمله کنیم و از جنازه اش جوک سیاه بسازیم و خنده های عصبی سر دهیم.
ناخودآگاه جمعی سفیدمان را نم نمک میمیرانیم. منتظر اشتباه ورزشکاری که شاید برای بسیاریمان قهرمان باشد، بازیگری که شاید برای بسیاریمان هنرمند باشد تا بشکنیم و خرد کنیم و بسوزانیم و لجن مالش کنیم.
تا کی میخواهیم سرمان را با گوشی های همراهمان که بی همراهمان کرده اند، گرم کنیم?
چرا فریاد نمی زنیم که آهای آقای دکتر آهای خانم دکتر طبق کدام قانون انسانی لحظه بیرون کشیدن جهالت مردی را از اندام بی گناه زنی ثبت می کنی?
چرا فریاد نمی زنیم آهای آقا پلیسه طبق کدام قانون انسانی لحظه دستگیری مرد و زن شاید گناه کاری را ثبت می کنی?
ما اینجاییم. در میانه همین سرزمین تهی از اندیشه، در میانه همین سرزمینی که کتابخانه هایش را خالی گذاشته ایم.
تبدیل شده ایم به زامبی هایی که نه به راستی زندگی می کنند و نه به راستی می میرند.
به راستی چه بر سرمان آمده است?
بوی گندیدگی افکارمان، بوی فساد مغزمان، صدای خرد شدن استخوان اصالتمان را نمی شنویم?
پر شده ایم از لبخندهای زورکی، تاسف های الکی، چقدر ناراحت شدم های استیکری.
پر شده ایم از داخل شدن های بی اجازه و خارج شدن های بی دلسوزی.
پشت این دیوار مجازی کمین کرده ایم، مترصد دیدن صحنه رنج کشیدن انسانی، مترصد دیدن لحظه درد کشیدن روحی، تا همچون کفتارهای گرسنه و بی قید به جانش حمله کنیم و از جنازه اش جوک سیاه بسازیم و خنده های عصبی سر دهیم.
ناخودآگاه جمعی سفیدمان را نم نمک میمیرانیم. منتظر اشتباه ورزشکاری که شاید برای بسیاریمان قهرمان باشد، بازیگری که شاید برای بسیاریمان هنرمند باشد تا بشکنیم و خرد کنیم و بسوزانیم و لجن مالش کنیم.
تا کی میخواهیم سرمان را با گوشی های همراهمان که بی همراهمان کرده اند، گرم کنیم?
چرا فریاد نمی زنیم که آهای آقای دکتر آهای خانم دکتر طبق کدام قانون انسانی لحظه بیرون کشیدن جهالت مردی را از اندام بی گناه زنی ثبت می کنی?
چرا فریاد نمی زنیم آهای آقا پلیسه طبق کدام قانون انسانی لحظه دستگیری مرد و زن شاید گناه کاری را ثبت می کنی?
ما اینجاییم. در میانه همین سرزمین تهی از اندیشه، در میانه همین سرزمینی که کتابخانه هایش را خالی گذاشته ایم.
تبدیل شده ایم به زامبی هایی که نه به راستی زندگی می کنند و نه به راستی می میرند.
به راستی چه بر سرمان آمده است?
- ۱.۵k
- ۱۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط