داشتیم قدم میزدیم دوتایی
داشتیم قدم میزدیم دوتایی
هوس سیگار کردم
پاکت و از تو جیبم دراوردم
ی سیگار برداشتم گذاشتم گوشه لبم،
خواستم سیگار و روشن کنم که یهو دستمو گرفت
گفت منو ببین...
نکش...توروخدا ...
بخاطر من نکش...
دستمو از تو دستاش کشیدم فندک زدم به سیگاری که گوشه لبم بود،
روشن شد
ی پُک عمیق زدم
توچشاش نگاه کردم
گفتم دیگه نمیخام بخاطر کسی از چیزی بگذرم
حتی از سیگارم...!
#فرهام_سام
@dct_cafe
هوس سیگار کردم
پاکت و از تو جیبم دراوردم
ی سیگار برداشتم گذاشتم گوشه لبم،
خواستم سیگار و روشن کنم که یهو دستمو گرفت
گفت منو ببین...
نکش...توروخدا ...
بخاطر من نکش...
دستمو از تو دستاش کشیدم فندک زدم به سیگاری که گوشه لبم بود،
روشن شد
ی پُک عمیق زدم
توچشاش نگاه کردم
گفتم دیگه نمیخام بخاطر کسی از چیزی بگذرم
حتی از سیگارم...!
#فرهام_سام
@dct_cafe
۶.۷k
۲۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.