گر مرا ترک کنی من ز غمت می سوزم

گر مرا ترک کنی من ز غمت می سوزم
آسمان را به زمین جان خودت می دوزم

گر مرا ترک کنی ترک نفس خواهم کرد
بی وجود تو بدان خانه قفس خواهم کرد

بی تو یک لحظه رمق در دل و در جانم نیست
بیقرارم نکنی طاقت هجرانم نیست

بی تو با قافله ی غصه و غمها چه کنم
تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم

شده ام مرثیه خوانه دل سودا زده ام
از بد حادثه دلبسته و شیدا شده ام

این دل پر ز ترک اینهمه غم لایق نیست
دل چون سنگ تو را جز دل من عاشق نیست.
دیدگاه ها (۳)

با عرض پوزش از تمام 637دوست دنبال کننده مجبورم همتون رو بلاک...

جانم فدای کشورم ایران

سطــر سطــر خــــــــاطرات دلبــرم آتش گرفتچشــم مـــن از اش...

ﺷﻚ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﻲ ﻛﺴﻲ، ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖﺧﺸﻜﺴﺎﻟﻲ ﮔﺎﻫﻲ، ﺍﺯ ﺳﻴﻼﺏ ...

ای دل غمگین به هجر یار عادت می کنیبیخود از غم دم مزن با هر ک...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط