رژلـــــب زن و راننده تاکـــــسی
رژلـــــب زن و راننده تاکـــــسی
زن و شوهری داخل تاکسی شدند.
پس از دقایقی راننده تاکسی به مرد گفت: به خانومتون بگید رژش را عوض کند
من از این رنگ خوشم نمی آید
مرد عصبانی شد.
یقه ی راننده را گرفت .چندین فحش نصار راننده کرد و به او گفت چرا به ناموس مردم نگاه میکنی.
مگه خودت ناموس نداری
رنگ رژ خانوم من به تو چه ربطی داره
✔️راننده لبخندی زد و گفت:اگر به من ربطی نداره پس برای کی آرایش کرده؟
اگر برای شما بود که در خانه این کار را میکرد❗️
مرد یقه ی راننده را ول کرد و خشمش را فرو برد.بعد یه دستمال به همسرش داد تا رژش را پاک کند...
➖➖➖
زن و شوهری داخل تاکسی شدند.
پس از دقایقی راننده تاکسی به مرد گفت: به خانومتون بگید رژش را عوض کند
من از این رنگ خوشم نمی آید
مرد عصبانی شد.
یقه ی راننده را گرفت .چندین فحش نصار راننده کرد و به او گفت چرا به ناموس مردم نگاه میکنی.
مگه خودت ناموس نداری
رنگ رژ خانوم من به تو چه ربطی داره
✔️راننده لبخندی زد و گفت:اگر به من ربطی نداره پس برای کی آرایش کرده؟
اگر برای شما بود که در خانه این کار را میکرد❗️
مرد یقه ی راننده را ول کرد و خشمش را فرو برد.بعد یه دستمال به همسرش داد تا رژش را پاک کند...
➖➖➖
۹۳۴
۱۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.