پارت 21
کارای:دیگه خیلی چی 🗿
کانا:بیا بریم تو ناز نکن😐
کارای:ای من برینم توی اون مهر و محبت خاهرانت گمشو تو😐
کانا:میخواستی خواهرم نباشی 😐🤲📿
کارای:😐👌
کانا:😐
بقیه😐
همه😐
کارای:خب خسته نباشید پاشید برید خونتون 😐
دارک نایت و توکیو مانجی:هاییییی
کارای:فردا ساعت ده بیاید معبد میخوام همبنارو باهاتون تقسیم کنم😐👌
همه:هایییی💃
کارای:خب اعضای اصلی بیفرمایید داخل🗿🤲
خلاصه همه رفتن تو
باکوگو:چقد گنده😨
کارای:هوم😐...کانا اینجا دورایاکی یا موچی نیس؟
کانا:چرا باید باشه
کارای:انبارشون کجاس؟
کانا:چه بدونم😐
کارای:خاک تو سرت بابا ....مایکی کونننننن پاشو بریم دورایاکی پیدا کنیم
مایکی سریع از خواب پاشد و از کول دراکن پرید پایین :بریمممممممم✨
کارای و مایکی رفتن پی انباری😐
باکوگو :خب حالا الان ما چیکار کنیم؟
سیلکا:نمد
سیمکا:نه سان اینجا غذا نیس🗿؟
سیلکا:باید باشه ...
سیمکا:چیشد؟
سیلکا:فقط....آشپزخونه کجاس؟
کایا:منم گشنمه😂
مایا:عا منم
دراکن:خب الان باید بریم دنبال آشپزخونه بگردیم؟
میتسویا:دقیقا
ناهویا:من گشادیم میشه برم بگردم😂
سویا:منم😐
میتسویا:پس ما میریم
سیلکا:اوکی هرکس یه طرف بره
که در این حال مایکی و کارای دورایاکی بر دهان وارد میشوند
کارای: چی شده ؟هامم*میخوره
مایکی:فکر کنم..هامممم.. گشنشونه هاممم
کارای:کانا آشپزخونه رو بلده هاممم
باکوگو:مشکل اینجاس کانا سان معلوم نیس کجاس
سیمکا:جیغغغغغغغغغغ
کارای:چته😐
سیمکا:سوکسسسسسسسس😨جیخخخخخ
که کارای با یه حرکت تمپاییشو در میاره و با تمام قدرت میزنه رو سوکس😂😐
(نویسنده:چه با دل و جرعت😂😨)
که سیمکا براش دست میزنه
سیمکا:......
کانا:بیا بریم تو ناز نکن😐
کارای:ای من برینم توی اون مهر و محبت خاهرانت گمشو تو😐
کانا:میخواستی خواهرم نباشی 😐🤲📿
کارای:😐👌
کانا:😐
بقیه😐
همه😐
کارای:خب خسته نباشید پاشید برید خونتون 😐
دارک نایت و توکیو مانجی:هاییییی
کارای:فردا ساعت ده بیاید معبد میخوام همبنارو باهاتون تقسیم کنم😐👌
همه:هایییی💃
کارای:خب اعضای اصلی بیفرمایید داخل🗿🤲
خلاصه همه رفتن تو
باکوگو:چقد گنده😨
کارای:هوم😐...کانا اینجا دورایاکی یا موچی نیس؟
کانا:چرا باید باشه
کارای:انبارشون کجاس؟
کانا:چه بدونم😐
کارای:خاک تو سرت بابا ....مایکی کونننننن پاشو بریم دورایاکی پیدا کنیم
مایکی سریع از خواب پاشد و از کول دراکن پرید پایین :بریمممممممم✨
کارای و مایکی رفتن پی انباری😐
باکوگو :خب حالا الان ما چیکار کنیم؟
سیلکا:نمد
سیمکا:نه سان اینجا غذا نیس🗿؟
سیلکا:باید باشه ...
سیمکا:چیشد؟
سیلکا:فقط....آشپزخونه کجاس؟
کایا:منم گشنمه😂
مایا:عا منم
دراکن:خب الان باید بریم دنبال آشپزخونه بگردیم؟
میتسویا:دقیقا
ناهویا:من گشادیم میشه برم بگردم😂
سویا:منم😐
میتسویا:پس ما میریم
سیلکا:اوکی هرکس یه طرف بره
که در این حال مایکی و کارای دورایاکی بر دهان وارد میشوند
کارای: چی شده ؟هامم*میخوره
مایکی:فکر کنم..هامممم.. گشنشونه هاممم
کارای:کانا آشپزخونه رو بلده هاممم
باکوگو:مشکل اینجاس کانا سان معلوم نیس کجاس
سیمکا:جیغغغغغغغغغغ
کارای:چته😐
سیمکا:سوکسسسسسسسس😨جیخخخخخ
که کارای با یه حرکت تمپاییشو در میاره و با تمام قدرت میزنه رو سوکس😂😐
(نویسنده:چه با دل و جرعت😂😨)
که سیمکا براش دست میزنه
سیمکا:......
۱.۸k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.