پارت22
سیمکا:عافرین عافرین تاحالا اینقدر بهت امیدوار نبودم👏🗿
کارای تمپاییشو برداشت و گرفت سمت سیمکا
کارای:که امیدوار نبوی ها؟ الان که دمپایی رو کردم تو حلقت میفهمی به کی امیدوار باشی الدنگ
سیمکا:جیخخخخخخخخخخخخخهخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نه ساننننننننننننننننننننن
سیلکا:چته دیوانه سوسک مردی دیگه
کارای:این سوسک از تو بدترکیب تر که نیست سیمکا🗿😂
سیمکا:نهههههه جیخخخخخخخخخخخخ
سیلکا:کارای بی خیال شو جون عمت سرم رف
کارای تمپایی رو انداخت رو سیمکا :ولی داره بهم توهین میکنه😐
سیمکا: جیخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نههههههخههه
کارای یدونه پسی محکم زد تو گردن سیمکا که بی هوش شد سوسک له شده هم انداخت تو لباسه سیمکا بدون اینکه سیلکا ببینه ولی مایکی دید 😂
مایکی: جرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر😂😂😂😂
کارای:چیه😂با اشاره چشم و ابرو که حرف نزن
مایکی که فهمید گف:زدی پس کلش😂
کارای :تازه خیلی کارا میخوام با این بچه نق نقو کنم 😈
سیلکا:من ایجاما😐
کارای:بیا یه دستی بهت پول بدم فقط تو کارای من دخالت نکن😐😂😈
همه زدن زیر خنده
سیلکا: داری به خاطر خواهر خودم بهم رشوه میدی😐
کارای :اره😈فقط دخالت نکن
سیلکا: ببینم خیلی ازیت میشه مجبور میشم دخالت کنم پس کرم زیادی نریز
کارای:رفیق خودمی😈😂
که کانا ظاهر میشود
کارای:کدوم گوری بودی😐
کانا:دشویی 🗿
کارای:دسشویی اینقدر طول میکشه؟
کانا:😐 انگار که چی شده یه دسشویی بودم دیگه😐
کارای:هرچی آشپزخونه کجاس😐
کانا:طبقه بالا
کارای,:غذا توش هس؟
کانا:خیلی زیاد🗿
کارای:گشنگان اعظم حمله کنیدددددددددددددد شینزو ساساگیووووووووو
کانا:🗿🤲برات دعا میکنم خواهرم 📿
کارای:شینز....
کانا یدونه لگد زد پس کله کارای:خفهشو دیگه😐
کارای با اشک تمساح نگاش کرد :هق هق ببخشید
ناهویا:ناموصن؟
کانا:جدی که نمیگی
کارای:هفققققققق
کانا:ببخشید فقط گریه نکن
کارای:هقق بگو هقققق گوه خوردی🥺
کانا:نمنه؟😐
که همه جر خوردن از خنده خصوصا کارای
کارای تمپاییشو برداشت و گرفت سمت سیمکا
کارای:که امیدوار نبوی ها؟ الان که دمپایی رو کردم تو حلقت میفهمی به کی امیدوار باشی الدنگ
سیمکا:جیخخخخخخخخخخخخخهخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نه ساننننننننننننننننننننن
سیلکا:چته دیوانه سوسک مردی دیگه
کارای:این سوسک از تو بدترکیب تر که نیست سیمکا🗿😂
سیمکا:نهههههه جیخخخخخخخخخخخخ
سیلکا:کارای بی خیال شو جون عمت سرم رف
کارای تمپایی رو انداخت رو سیمکا :ولی داره بهم توهین میکنه😐
سیمکا: جیخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نههههههخههه
کارای یدونه پسی محکم زد تو گردن سیمکا که بی هوش شد سوسک له شده هم انداخت تو لباسه سیمکا بدون اینکه سیلکا ببینه ولی مایکی دید 😂
مایکی: جرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر😂😂😂😂
کارای:چیه😂با اشاره چشم و ابرو که حرف نزن
مایکی که فهمید گف:زدی پس کلش😂
کارای :تازه خیلی کارا میخوام با این بچه نق نقو کنم 😈
سیلکا:من ایجاما😐
کارای:بیا یه دستی بهت پول بدم فقط تو کارای من دخالت نکن😐😂😈
همه زدن زیر خنده
سیلکا: داری به خاطر خواهر خودم بهم رشوه میدی😐
کارای :اره😈فقط دخالت نکن
سیلکا: ببینم خیلی ازیت میشه مجبور میشم دخالت کنم پس کرم زیادی نریز
کارای:رفیق خودمی😈😂
که کانا ظاهر میشود
کارای:کدوم گوری بودی😐
کانا:دشویی 🗿
کارای:دسشویی اینقدر طول میکشه؟
کانا:😐 انگار که چی شده یه دسشویی بودم دیگه😐
کارای:هرچی آشپزخونه کجاس😐
کانا:طبقه بالا
کارای,:غذا توش هس؟
کانا:خیلی زیاد🗿
کارای:گشنگان اعظم حمله کنیدددددددددددددد شینزو ساساگیووووووووو
کانا:🗿🤲برات دعا میکنم خواهرم 📿
کارای:شینز....
کانا یدونه لگد زد پس کله کارای:خفهشو دیگه😐
کارای با اشک تمساح نگاش کرد :هق هق ببخشید
ناهویا:ناموصن؟
کانا:جدی که نمیگی
کارای:هفققققققق
کانا:ببخشید فقط گریه نکن
کارای:هقق بگو هقققق گوه خوردی🥺
کانا:نمنه؟😐
که همه جر خوردن از خنده خصوصا کارای
۱.۹k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.