توی خوابم ماهی بودم
توی خوابم ماهی بودم.
تن کوچیک و فلسدارمو بغل گرفته بودی و دست میکشیدی به بالهای نازک نارنجیم. گفتی هر لحظه میترسم از دستم بلغزی و برای همیشه بری. بوسیدمت. روی پوستت پولکهای شفاف نقرهای رویید،بعد هر دومون از بغل هم سُر خوردیم و برای همیشه رفتیم.
تن کوچیک و فلسدارمو بغل گرفته بودی و دست میکشیدی به بالهای نازک نارنجیم. گفتی هر لحظه میترسم از دستم بلغزی و برای همیشه بری. بوسیدمت. روی پوستت پولکهای شفاف نقرهای رویید،بعد هر دومون از بغل هم سُر خوردیم و برای همیشه رفتیم.
- ۳۱۴
- ۱۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط