حمیدجدیدی

دیدگاه ها (۳)

...به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجامسافرخانه رنج است یا...

"اتفاق"عشق اتفاق مهمی استجدایی اتفاق مهمی استنفرت اتفاق مهمی...

.تو بخواهتا من برایت بمیرمبه طمع یک بوسهبا طعم نارنجییا هر ر...

آمدم با بوسه بیدارش کنم رویم نشد از هوای ِ عشق سرشارش کنم رو...

یک “رادیو” بود که مثل پدربزرگ پیرِ پیر شده بود گاهی آنقدر “خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط