خون به دل

خون به دل،
خاک به سر،
آه به لب،
اشک به چشم

بی جمال ِ تو،
چه ها
بر من ِ مسکین آمد
دیدگاه ها (۳)

‍ خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینمتا آتش جانم را بنشینی و ...

گل رابه عزیزان میدهند ومحبت رابه مهربانانکدام لایق توباشدکه ...

قـــدیـــمـــاقـــلـــب هـــا و قـــبـــر هـــافـقـــط جــاے...

شب...بهانه ی قشنگی ستبرای سکوتدر شبطبیعت هم ساکت استو به صدا...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

وقتی از چشم کسی بیفتی،مثل یک قطره اشک…دیگه فرقی نمیکنه کجا ب...

میانِ این جمعیت فقط زیبایی تو ب چشم می امد...تهکوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط