زهرا در سخنان پیامبر
#زهرا در سخنان #پیامبر
اگر بخواهیم زهرا(س) را در سخنان پیامبر خدا(ص) بجـوییـم, پیـش از هر چیز به #حدیثی برمی خوریـم که ((#بخاری)) در صحیح خـویـش از رسـول خـدا(ص) نقل کرده است. آن حـدیث چنیـن است: ((#فاطمه_بضعه_منی_من_اغضبها_اغضبنی; فاطمه پاره تـن مـن است. هر کس او را به خشـم آورد, مرا خشمگیـن کرده است)). باز به حدیثی برمی خوریم که ((#مسلـم)) در کتاب الصحیح آورده است: ((#انما_ابنتـی_فاطمه_بضعه_منی_یوذینی_ما_آذاها; همانا دخترم فاطمه پاره تـن من است. آنچه او را مـیآزارد, مـرا نیز آزرده مـی کنـد)).
#روایتی دیگر ((مسلـم)) از#رسول_خدا(ص) نقل می کند: ((#انما_ابنتی_فاطمه_بضعه_منی_یـریبنـی_ما_ارابها_و_یـوذینـی_ما_آذاها; همانا دخترم (فاطمه) پاره تـن مـن است. آنچه سبب آشفتگی خاطر او است, مرا می آشـوبـد و آنچه آزارش دهد, آزرده ام می کنـد)). هنگامـی که مـی خـواهیم #مفهوم ایـن احادیث را دریابیـم, بایـد پیامبر(ص) را چنان که خـدا به ما شناسـانـده است, بشناسیـم. او به هـوس سخـن نمـی گـویـد: ((و ما ینطق عن الهوی ان هـو الا وحـی یـوحـی(1))).
گاه #وحی به صـورت آیاتی است که خداوند در قرآن نازل کرده و گاه در قالب #عقل پیامبر است که خداوند آن را با حقیقت استـوار کرده است. و گاه در قالب #سنت او است; آن جا که مـی کـوشـد خط #قرآن را کامل کنـد. پیامبـر(ص) فـرستـاده ای صـادق است که چیزی بـر خـدا نمی بندد: ((و لو تقول علینا بعض الاقاویل * لاخذنا منه بالیمیـن * ثـم لقطعنا منه الوتیـن(2); و اگر بر ما سخنانی می بست, او را بـا قـدرت مـی گـرفتیـم, سپـس شـاهـرگـش را مـی زدیـم)).
بنابرایـن زمانی که پیامبر سخـن می گـوید, تحت تإثیر احساسات و عواطف شخصـی نیست, که به کسـی ارزشـی[ بـی پایه] ببخشد, بلکه از منظر رسالت به افراد بها مـی دهـد. پیامبر بشر است و هماننـد هر کـس دیگـر دختـرش را در آغوش می گیرد و به او محبت مـی کنـد, اما وقتـی می خـواهد به کسـی عنـوان و ارزشـی ببخشد, از دریچه رسالت می نگرد; زیرا به او وحـی می شـود. پـس هنگامی که می گـوید: فاطمه پـاره تـن مـن است, ایـن سخـن به چه معنا است ؟
معنایـش ایـن است که با رسول خدا ارتباط عضوی دارد; درست مانند ایـن که جزئی زنده از پیکر او است. هنگامی که شخصـی, پاره ای از وجـود رسـول خـدا(ص) شد, طبعا عقل او نیز پاره ای از عقل پیامبر است و روحـش نیز قسمتی از روح پیامبر است و حیاتـش نیز از حیات رسول خدا(ص)و طهارت و پاکی و صفا و معنویت و صدق و امانتداریـش از او است. اگر پیامبر اکرم فرمـود: هر کـس او را بیازارد, مرا آزرده است, بایـد تـوجه داشت حاملان رسالت الهی, در برابـر خشـم بحق مردم نسبت به فرزندانشان, دچار فشار عاطفـی نمی شـوند, زیرا مـی دانیـم وقتـی پـدری صالح ببیند مردم بر فرزند او به سبب کار زشت یا گناهـی که مـرتکب شـده است, خشـم گـرفته انـد, حق نـدارد بگـویـد: هـر کـس فـرزنـدم را بیـازارد, مـرا آزرده است.
بنابراین معنای سخـن پیامبر(ص) ایـن است که: امکان ندارد فاطمه زهرا(س) به احـدی بـدی کند یا در سخـن و رفتار مرتکب ناشایستـی گـردد, تا مردم حق داشته باشند به او آزار رساننـد و یا بـر او خشـم گیرند. فاطمه انسانـی است که هیچ کـس نمـی تـواند به بهانه انحرافـی ـ که ساحت قدسـی زهرا(س) از آن منزه است ـ نسبت به او خشمناک شـود. معنای سخـن پیامبر(ص) ایـن است که فاطمه, انسانـی است که مرتکب عملی نادرست نمی شـود و انسانی است که گناه نمی کند و منحرف نمی شود; بنابرایـن هر کـس به او غضب کند, بر حق غضبناک شـده و بـر خط مستقیـم[ الهی] خشـم گرفته است.
من از کلام رسـول خـدا (مـن اغضبها اغضبنی و یـوذینـی ما آذاها) چنیـن می فهمـم که فاطمه(س) آزار نمی بینـد, جز هنگامـی که معصیت خدا شود و اذیت نمـی شـود, جز آن گاه که مردم از راه خـدا منحرف شـوند. اگر آزار او تـوجیهی از جانب حق یا رسالت نداشته باشـد, چگـونه ممکـن است پیـامبـر از آزارش, آزرده شـود؟!
#فاطمیه #صحیح_بخاری #صحیح_مسلم
اگر بخواهیم زهرا(س) را در سخنان پیامبر خدا(ص) بجـوییـم, پیـش از هر چیز به #حدیثی برمی خوریـم که ((#بخاری)) در صحیح خـویـش از رسـول خـدا(ص) نقل کرده است. آن حـدیث چنیـن است: ((#فاطمه_بضعه_منی_من_اغضبها_اغضبنی; فاطمه پاره تـن مـن است. هر کس او را به خشـم آورد, مرا خشمگیـن کرده است)). باز به حدیثی برمی خوریم که ((#مسلـم)) در کتاب الصحیح آورده است: ((#انما_ابنتـی_فاطمه_بضعه_منی_یوذینی_ما_آذاها; همانا دخترم فاطمه پاره تـن من است. آنچه او را مـیآزارد, مـرا نیز آزرده مـی کنـد)).
#روایتی دیگر ((مسلـم)) از#رسول_خدا(ص) نقل می کند: ((#انما_ابنتی_فاطمه_بضعه_منی_یـریبنـی_ما_ارابها_و_یـوذینـی_ما_آذاها; همانا دخترم (فاطمه) پاره تـن مـن است. آنچه سبب آشفتگی خاطر او است, مرا می آشـوبـد و آنچه آزارش دهد, آزرده ام می کنـد)). هنگامـی که مـی خـواهیم #مفهوم ایـن احادیث را دریابیـم, بایـد پیامبر(ص) را چنان که خـدا به ما شناسـانـده است, بشناسیـم. او به هـوس سخـن نمـی گـویـد: ((و ما ینطق عن الهوی ان هـو الا وحـی یـوحـی(1))).
گاه #وحی به صـورت آیاتی است که خداوند در قرآن نازل کرده و گاه در قالب #عقل پیامبر است که خداوند آن را با حقیقت استـوار کرده است. و گاه در قالب #سنت او است; آن جا که مـی کـوشـد خط #قرآن را کامل کنـد. پیامبـر(ص) فـرستـاده ای صـادق است که چیزی بـر خـدا نمی بندد: ((و لو تقول علینا بعض الاقاویل * لاخذنا منه بالیمیـن * ثـم لقطعنا منه الوتیـن(2); و اگر بر ما سخنانی می بست, او را بـا قـدرت مـی گـرفتیـم, سپـس شـاهـرگـش را مـی زدیـم)).
بنابرایـن زمانی که پیامبر سخـن می گـوید, تحت تإثیر احساسات و عواطف شخصـی نیست, که به کسـی ارزشـی[ بـی پایه] ببخشد, بلکه از منظر رسالت به افراد بها مـی دهـد. پیامبر بشر است و هماننـد هر کـس دیگـر دختـرش را در آغوش می گیرد و به او محبت مـی کنـد, اما وقتـی می خـواهد به کسـی عنـوان و ارزشـی ببخشد, از دریچه رسالت می نگرد; زیرا به او وحـی می شـود. پـس هنگامی که می گـوید: فاطمه پـاره تـن مـن است, ایـن سخـن به چه معنا است ؟
معنایـش ایـن است که با رسول خدا ارتباط عضوی دارد; درست مانند ایـن که جزئی زنده از پیکر او است. هنگامی که شخصـی, پاره ای از وجـود رسـول خـدا(ص) شد, طبعا عقل او نیز پاره ای از عقل پیامبر است و روحـش نیز قسمتی از روح پیامبر است و حیاتـش نیز از حیات رسول خدا(ص)و طهارت و پاکی و صفا و معنویت و صدق و امانتداریـش از او است. اگر پیامبر اکرم فرمـود: هر کـس او را بیازارد, مرا آزرده است, بایـد تـوجه داشت حاملان رسالت الهی, در برابـر خشـم بحق مردم نسبت به فرزندانشان, دچار فشار عاطفـی نمی شـوند, زیرا مـی دانیـم وقتـی پـدری صالح ببیند مردم بر فرزند او به سبب کار زشت یا گناهـی که مـرتکب شـده است, خشـم گـرفته انـد, حق نـدارد بگـویـد: هـر کـس فـرزنـدم را بیـازارد, مـرا آزرده است.
بنابراین معنای سخـن پیامبر(ص) ایـن است که: امکان ندارد فاطمه زهرا(س) به احـدی بـدی کند یا در سخـن و رفتار مرتکب ناشایستـی گـردد, تا مردم حق داشته باشند به او آزار رساننـد و یا بـر او خشـم گیرند. فاطمه انسانـی است که هیچ کـس نمـی تـواند به بهانه انحرافـی ـ که ساحت قدسـی زهرا(س) از آن منزه است ـ نسبت به او خشمناک شـود. معنای سخـن پیامبر(ص) ایـن است که فاطمه, انسانـی است که مرتکب عملی نادرست نمی شـود و انسانی است که گناه نمی کند و منحرف نمی شود; بنابرایـن هر کـس به او غضب کند, بر حق غضبناک شـده و بـر خط مستقیـم[ الهی] خشـم گرفته است.
من از کلام رسـول خـدا (مـن اغضبها اغضبنی و یـوذینـی ما آذاها) چنیـن می فهمـم که فاطمه(س) آزار نمی بینـد, جز هنگامـی که معصیت خدا شود و اذیت نمـی شـود, جز آن گاه که مردم از راه خـدا منحرف شـوند. اگر آزار او تـوجیهی از جانب حق یا رسالت نداشته باشـد, چگـونه ممکـن است پیـامبـر از آزارش, آزرده شـود؟!
#فاطمیه #صحیح_بخاری #صحیح_مسلم
۲.۳k
۰۱ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.