حضرت فاطمه(س) و دفاع از نبوت در خطبه هایشان:
#حضرت_فاطمه(س) و #دفاع از #نبوت در#خطبه هایشان:
ابتدا به بیان خطبه #زهرا (س) که در #مسجد_مدینه ایراد شد می پردازیم وپس به توضیح هر بخشی ازاین خطبه.
«شهادت می دهم که پدرم #محمد (ص) بنده خدا وپیامبرش می باشد واورابیش از آنکه به پیامبری بفرستد اختیار نمود وبرگزید وهم اورا پیش از آفرینش به #انبیاء و #امت آنها معرفی نمود واورا پیش از #بعثتش برگزید و گزینش وی قبل از خلقت عالم انجام یافت .هنگامی که هنوز همه موجودات در پرده غیب مستور وحوادث هولناک در #حجاب ودر عدم فرورفته بودند. با این گزینش وانتخاب درآن وقت قبل ازپیدایش عالم به جهت علم ذات ربوبی به پایان کارها ، احاطه به رویدادهای روزگار ،وآشنایی به زمان و مکان ومقدرات خود بود . او را آفریدگار متعال پس از همه انبیاء مبعوث فرمود تا کار پیامبری را باشخص او به آخر برساندوبا او فرمان خویش رادر دور آخرین بعثت به راه اندازد . ومقدرات حتمی خود را مجری سازد اوپس ازبرانگیخته شدن دریافت وعلی رغم شناخت فطری بشربه خدای یگانه ، امت ها دردین متفرقند، وهنوز در #آتشکده ها به #اعتکاف نشسته اند مراد ایران زمان بعثت است) ودر #بتکده ها بتها پرستش می شود. دراین هنگام بود که خدای متعال ابرهای تیره ظلمت را بوسیله پیامبر (ص) روشن نمود واز دلها ابهام واز چشمها سایه حیرت رابزدود واو مردم جهان را به هدایت واداشت وآنان را ازگمراهی ها ونابینائی ها نجات بخشید وآنان را به دین استوار هدایت وبه صراط مستقیم فرا خواند آنگاه که رسالت خودراانجام داد خدا اورا به لطف ومهربانی وبا میل ورغبت خودش وایثار بر آخرت به سوی خویش خواند ، وبدین سان هم اکنون محمد (ص)ازرنج خانه دنیا راحت ودر میان فرشتگان ابرار ، ورضوان پروردگار غفار فرو رفته ، ودرقرب ملک جبار بار یافته است.
درود خداورحمت وبرکاتش بر پدرم پیامبر وامین وبرگزیده وپسندیده وی باد
دراین بخش از اثبات اصل نبوت سخنی نرفته وفقط به معرفی شخصیت بزرگ خاتم پیامبران (ص)اکتفا شده است زیرا حاضران درجلسه به ظاهر اصل نبوت حضرت ختمی مرتبت را پذیرفته بودند اما اکثریت یا #منافق بودند ویا مردمان ناآگاه وقدرت زده واینان که اکثریت را تشکیل داده بودند هرچند به ظاهر اقراربه نبوت داشتند اما شناخت آنها بسیار سطحی بود وهرگز شناخت عمیقی از ان نداشتندونمی دانستند که این منصب الهی ودنباله آن #امامت ، خلعت و تشریف مخصوص آسمانی است وازضرورتهای جهان هستی است به همین جهت یادگار نبوت وچشمه خروشان فصاحت وبلاغت (ع)باتکیه بر مقتضای حال دراین بخش شرح شخصیت مافوق ومتعالی پدر بزرگوارش رسول اکرم (ص)اکتفا نموده واعلام می فرماید که حاکمیت الهی در پهنه زمین ضرورتی است که مشیت الهی برآن تعلق گرفته واین #حاکمیت به وسیله انبیاء الهی که مقام خلافت الهی رادارند به اجرا درآمده ، پس مسئله الهی درروی زمین ضرورت اجتناب ناپذیری است چه اینکه حاکمیت الهی هدف نهایی خلقت عالم را تشکیل می دهد وتا استمراراین عالم این حاکمیت ادامه دارد آیا چگونه این حاکمیت باید درروی زمین پیاده شود؟ آیا بدون واسطه متصور است؟ حال آن واسطه ، خود پیامبر باشد ویا کسی که به وسیله پیامبر (ص)تعیین شده باشد که هردو واحد مقام خلافت الهی هستند وبه عبارت دیگر هردو #حجت_الهی می باشند ، نهایت اینکه پیامبر حجت بلاواسطه وامام ،حجت مع الواسطه است.
وضرورت مقام خلافت الهی ،بالاتر از آفریدن آفتاب وماه وسایر پدیده های جهان آفرینش است زیرا پدیده هایی همچون ماه وخورشید ، بسان علت مادی وصوری #خلافت_الهی بسان علت غایی است که نسبت به علتهای دیگر ،مقام اول واولویت دارد وخلقت جهان با قطع نظر از علت غایی کاری بی هدف وعبث خواهد بود. تعالی عن علوا کبیرا.
فی المثل اگر مهندس زبردستی ساختمانی رابنا نهد وکمال دقت وکوشش ومهارت خودرا درآن به کار ببرد وهمه جهات ومحل رفت وآمد آن ساختمان رابراساس نیاز ساکنان آن ساختمان با به کار گیری ذوق خویش درحد اعلای مهارت انجام دهد اما سرانجام پس از آن همه تلاش ، تعدادی از درندگان وچهار پایان را درآن ساختمان رها سازد مسلم است که آن حیوانات به جز تامین نیاز شکم ومقدمات آن وغیر از دریدن همدیگر کاری نخواهند داشت آیاچنین کاری را جز سفاهت می توان نام گذاشت حال درجهان آفرینش نیز اگر هدف فقط بشر منهای انسان کامل باشد مسلم این خلقت لغو وعبث خواهد بود وهمچون مثال فوق درندگانی به صورت انسان که جز دیدن هم دیگر کاری نداشته واز معنویت وزیبایی ها بهره ای نخواهند برد ودر نابودی همدیگر واستفاده محدود از نعمات الهی عمر خود راسپری خواهند کرد .
پس درحکمت آفریدگار جهان لازم است که خلقت دارای علت غایی باشد وآن هم انسان کامل که در وجود انبیای الهی به ویژه حضرت ختمی مرتبت وذریه آن بزرگوار متبلور است.
جانشینی پیامبر(ص) چون امتداد رسالت الهی است ، باید در مرتبه همسان ب
ابتدا به بیان خطبه #زهرا (س) که در #مسجد_مدینه ایراد شد می پردازیم وپس به توضیح هر بخشی ازاین خطبه.
«شهادت می دهم که پدرم #محمد (ص) بنده خدا وپیامبرش می باشد واورابیش از آنکه به پیامبری بفرستد اختیار نمود وبرگزید وهم اورا پیش از آفرینش به #انبیاء و #امت آنها معرفی نمود واورا پیش از #بعثتش برگزید و گزینش وی قبل از خلقت عالم انجام یافت .هنگامی که هنوز همه موجودات در پرده غیب مستور وحوادث هولناک در #حجاب ودر عدم فرورفته بودند. با این گزینش وانتخاب درآن وقت قبل ازپیدایش عالم به جهت علم ذات ربوبی به پایان کارها ، احاطه به رویدادهای روزگار ،وآشنایی به زمان و مکان ومقدرات خود بود . او را آفریدگار متعال پس از همه انبیاء مبعوث فرمود تا کار پیامبری را باشخص او به آخر برساندوبا او فرمان خویش رادر دور آخرین بعثت به راه اندازد . ومقدرات حتمی خود را مجری سازد اوپس ازبرانگیخته شدن دریافت وعلی رغم شناخت فطری بشربه خدای یگانه ، امت ها دردین متفرقند، وهنوز در #آتشکده ها به #اعتکاف نشسته اند مراد ایران زمان بعثت است) ودر #بتکده ها بتها پرستش می شود. دراین هنگام بود که خدای متعال ابرهای تیره ظلمت را بوسیله پیامبر (ص) روشن نمود واز دلها ابهام واز چشمها سایه حیرت رابزدود واو مردم جهان را به هدایت واداشت وآنان را ازگمراهی ها ونابینائی ها نجات بخشید وآنان را به دین استوار هدایت وبه صراط مستقیم فرا خواند آنگاه که رسالت خودراانجام داد خدا اورا به لطف ومهربانی وبا میل ورغبت خودش وایثار بر آخرت به سوی خویش خواند ، وبدین سان هم اکنون محمد (ص)ازرنج خانه دنیا راحت ودر میان فرشتگان ابرار ، ورضوان پروردگار غفار فرو رفته ، ودرقرب ملک جبار بار یافته است.
درود خداورحمت وبرکاتش بر پدرم پیامبر وامین وبرگزیده وپسندیده وی باد
دراین بخش از اثبات اصل نبوت سخنی نرفته وفقط به معرفی شخصیت بزرگ خاتم پیامبران (ص)اکتفا شده است زیرا حاضران درجلسه به ظاهر اصل نبوت حضرت ختمی مرتبت را پذیرفته بودند اما اکثریت یا #منافق بودند ویا مردمان ناآگاه وقدرت زده واینان که اکثریت را تشکیل داده بودند هرچند به ظاهر اقراربه نبوت داشتند اما شناخت آنها بسیار سطحی بود وهرگز شناخت عمیقی از ان نداشتندونمی دانستند که این منصب الهی ودنباله آن #امامت ، خلعت و تشریف مخصوص آسمانی است وازضرورتهای جهان هستی است به همین جهت یادگار نبوت وچشمه خروشان فصاحت وبلاغت (ع)باتکیه بر مقتضای حال دراین بخش شرح شخصیت مافوق ومتعالی پدر بزرگوارش رسول اکرم (ص)اکتفا نموده واعلام می فرماید که حاکمیت الهی در پهنه زمین ضرورتی است که مشیت الهی برآن تعلق گرفته واین #حاکمیت به وسیله انبیاء الهی که مقام خلافت الهی رادارند به اجرا درآمده ، پس مسئله الهی درروی زمین ضرورت اجتناب ناپذیری است چه اینکه حاکمیت الهی هدف نهایی خلقت عالم را تشکیل می دهد وتا استمراراین عالم این حاکمیت ادامه دارد آیا چگونه این حاکمیت باید درروی زمین پیاده شود؟ آیا بدون واسطه متصور است؟ حال آن واسطه ، خود پیامبر باشد ویا کسی که به وسیله پیامبر (ص)تعیین شده باشد که هردو واحد مقام خلافت الهی هستند وبه عبارت دیگر هردو #حجت_الهی می باشند ، نهایت اینکه پیامبر حجت بلاواسطه وامام ،حجت مع الواسطه است.
وضرورت مقام خلافت الهی ،بالاتر از آفریدن آفتاب وماه وسایر پدیده های جهان آفرینش است زیرا پدیده هایی همچون ماه وخورشید ، بسان علت مادی وصوری #خلافت_الهی بسان علت غایی است که نسبت به علتهای دیگر ،مقام اول واولویت دارد وخلقت جهان با قطع نظر از علت غایی کاری بی هدف وعبث خواهد بود. تعالی عن علوا کبیرا.
فی المثل اگر مهندس زبردستی ساختمانی رابنا نهد وکمال دقت وکوشش ومهارت خودرا درآن به کار ببرد وهمه جهات ومحل رفت وآمد آن ساختمان رابراساس نیاز ساکنان آن ساختمان با به کار گیری ذوق خویش درحد اعلای مهارت انجام دهد اما سرانجام پس از آن همه تلاش ، تعدادی از درندگان وچهار پایان را درآن ساختمان رها سازد مسلم است که آن حیوانات به جز تامین نیاز شکم ومقدمات آن وغیر از دریدن همدیگر کاری نخواهند داشت آیاچنین کاری را جز سفاهت می توان نام گذاشت حال درجهان آفرینش نیز اگر هدف فقط بشر منهای انسان کامل باشد مسلم این خلقت لغو وعبث خواهد بود وهمچون مثال فوق درندگانی به صورت انسان که جز دیدن هم دیگر کاری نداشته واز معنویت وزیبایی ها بهره ای نخواهند برد ودر نابودی همدیگر واستفاده محدود از نعمات الهی عمر خود راسپری خواهند کرد .
پس درحکمت آفریدگار جهان لازم است که خلقت دارای علت غایی باشد وآن هم انسان کامل که در وجود انبیای الهی به ویژه حضرت ختمی مرتبت وذریه آن بزرگوار متبلور است.
جانشینی پیامبر(ص) چون امتداد رسالت الهی است ، باید در مرتبه همسان ب
۳.۴k
۰۱ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.