دوستتت دارم نمی دانم چرایش را نپرس

دوستتت دارم ، نمی دانم ، چرایش را نپرس
اتفاقی دل سپردم ماجرایش را نپرس

بارها باریده ام در کوچه های بی کسی
در هوای بودنت ، اما کجایش را نپرس

آسمانت را حریم صحن آغوشم بکن
چون به پرواز آمدم حال و هوایم را نپرس

زندگی طعم غزل از استکان حافظ است
فال من خوش نیست بی تو ، محتوایش را نپرس
دیدگاه ها (۱۱)

گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیستدر زندگی ام، غیر زمستان...

حال من خوب است باور کن عزیز شاد و مسرورم, کمی اما مریض گاه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط