گفتی چه خبر از تو چه پنهان خبری نیست

گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست

در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست

انگار نه انگار دل شهر گرفته ست
از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست

ای کاش کسی بود که می گفت به یوسف
در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست

از روز به هم ریختن رابطه ی ما
از خاله زنک بازی تهران خبری نیست!

گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است
از معرفت قوم مسلمان خبری نیست!

در آتش نمرود تو می سوزم و افسوس
از معجزه ی باغ و گلستان خبری نیست!

در فال غریبانه ی خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست

گفتی چه خبر؟گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوری ات ای عشق، به قرآن خبری نیست...



#امید_صباغ_نو
دیدگاه ها (۸)

دوستتت دارم ، نمی دانم ، چرایش را نپرساتفاقی دل سپردم ماجرای...

حال من خوب است باور کن عزیز شاد و مسرورم, کمی اما مریض گاه ...

ایوان و غروب و قمر و فاخته باشد قالیچه ی ابریشمی انداخته با...

سلام!حال همه ما خوب استملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟭𝟬هوانگ مین با تعجب نگاهم میکر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط