زندگی تو یه نقطه برام تموم شد؛ دقیقا اون لحظه ای که تو بر
زندگی تو یه نقطه برام تموم شد؛ دقیقا اون لحظهای که تو برام تموم شدی، تو ایده آل من بودی دقیقا همون آدمی که میخواستم وقتی صبح چشمامو باز میکنم جلوم ببینمش، اینو بارها و بارها بهت گفته بودم، حتی برات سناریوشو چیده بودم. یادته؟ گفتم بداخلاق میشم، گفتی برات صبحونه درست میکنم، خندم گرفت، گفتی نخند، گفتم پس تو بخند بزار من نگات کنم. تو ایده آل من بودی، نه چون سرتاپات با من فرق میکرد، چون هنوزم که هنوزه با فکر کردن بهت لبخند میزنم، • تو• قلب من بود .
۱۵.۴k
۲۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.