پارت..۱..
پارت..۱..
ویو ا/ت
امروز استاد کیم درس زود تموم کرد و وقت پرسیدن سوال های متفرقه از بود
ا/ت:چرا آسمون ابی هست؟( سوال الکی پرسید)
نامجون: به همون دلیلی که اسم تو ا/ت است.
ا/ت:چرا اسم من ا/ت است؟
نامجون:چون من دوست دارم
ا/ت: تو شکه
پاهای کلاس در حال عررررر زدن
نامجون: آره من دوست دارم حالا میخوای چیکار کنی.
ا/ت: میشه برم بیرون
نامجون : زود بیا
شخص سوم [راوی] : چون نزدیک زنگ تفریح بود وقتی ا/ت برمیگرده زنگ تفریح بوده و بچه ها تو کلاس نبودن .ا/ت میاد تو کلاس نامجون پشت در بود که با ورود ا/ت در بسته میشه و پشت سرت رو نگاه میکنی تا میخواستی حرف بزنی و شروع میکنه به م.ک.ی.د.ن ل.ب.ا.ت بعد ۳مین جدا میشین و ا/ت توی این ۳مین به سینه ی نامجون ضربه میزد و نامجون تکون نمی خورد.
ازت جدا شد و سرش رو تو گردنت فرو برد نفس های داغش به گردنت میخورد و همین لازم بود تا بدنت مور مور بشه .....
اگه خوب بود بگیم بقیش هم بزارم
ویو ا/ت
امروز استاد کیم درس زود تموم کرد و وقت پرسیدن سوال های متفرقه از بود
ا/ت:چرا آسمون ابی هست؟( سوال الکی پرسید)
نامجون: به همون دلیلی که اسم تو ا/ت است.
ا/ت:چرا اسم من ا/ت است؟
نامجون:چون من دوست دارم
ا/ت: تو شکه
پاهای کلاس در حال عررررر زدن
نامجون: آره من دوست دارم حالا میخوای چیکار کنی.
ا/ت: میشه برم بیرون
نامجون : زود بیا
شخص سوم [راوی] : چون نزدیک زنگ تفریح بود وقتی ا/ت برمیگرده زنگ تفریح بوده و بچه ها تو کلاس نبودن .ا/ت میاد تو کلاس نامجون پشت در بود که با ورود ا/ت در بسته میشه و پشت سرت رو نگاه میکنی تا میخواستی حرف بزنی و شروع میکنه به م.ک.ی.د.ن ل.ب.ا.ت بعد ۳مین جدا میشین و ا/ت توی این ۳مین به سینه ی نامجون ضربه میزد و نامجون تکون نمی خورد.
ازت جدا شد و سرش رو تو گردنت فرو برد نفس های داغش به گردنت میخورد و همین لازم بود تا بدنت مور مور بشه .....
اگه خوب بود بگیم بقیش هم بزارم
۳۵.۳k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.