مردی شبی را در خانه ای روستایی
مردی شبی را در خانه ای روستایی
می گذراند.
پنجره های اتاق باز نمی شد .
نیمه شب احساس خفگی کرد
و در تاریکی به سوی پنجره رفت
اما نمی توانست آن را باز کند .
با مشت به شیشه پنجره کوبید
هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که
شیشه کمدکتابخانه را
شکسته است و همه شب
پنجره بسته بوده است...!
" او تنها با فکر اکسیژن
اکسیژن لازم را
به خود رسانده بود...!!! "
وقتی بهترین ها را می خواهید
افکارتان بِکر است و زلال.
افکار از جنس انرژی اند
و انرژی، کار انجام می دهد.
🆔 CHANNEL: @Hadio6
می گذراند.
پنجره های اتاق باز نمی شد .
نیمه شب احساس خفگی کرد
و در تاریکی به سوی پنجره رفت
اما نمی توانست آن را باز کند .
با مشت به شیشه پنجره کوبید
هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که
شیشه کمدکتابخانه را
شکسته است و همه شب
پنجره بسته بوده است...!
" او تنها با فکر اکسیژن
اکسیژن لازم را
به خود رسانده بود...!!! "
وقتی بهترین ها را می خواهید
افکارتان بِکر است و زلال.
افکار از جنس انرژی اند
و انرژی، کار انجام می دهد.
🆔 CHANNEL: @Hadio6
- ۱.۳k
- ۰۴ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط