شبشد

#شب_شد!
سونامی از #خاطرات هجوم آورد
و شهر دلم را غرق خود کرد...

#المیرا_بوشاسب
دیدگاه ها (۳)

نه عجب شبِ درازم که دو دیده باز باشدبه خیالت ای ستمگر عجبست ...

شب و روزمکه هیچاما یادت بخیرکه در من همیشه تازگی دارد#امید‌آ...

برخی رابطه‌ها ظریفندبه‌ طوری که به کوچک‌ترین نسیمی می‌شکنندو...

‌به جناب #عشق گفتم تو بیا دوای ما باش که به پاسخم بگفتا تو" ...

【BaiLu_BaiLu】جوزف با اینکه جلو بود صبر کرد تا بایلو بیاد بع...

مهاجرم، از غمی به غمی دیگربه جست‌وجوی چه می‌گردمدر کوچه‌پس‌ک...

تو این هجوم درد تنهایی یه مردغم نبودنت با زندگیم چه کردروزای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط