بخدا سوز غمت خون جگر می آرد
بخدا سوز غمت خون جگر می آرد
سیل خون است که از چشم ترم می بارد
پای دل بسته به زنجیر خیالت شده است
گرچه زندان غمت نیز صفایی دارد
کافرم کردی و این فلسفه توحید است
عاشق آنست که معشوقه خدا پندارد
بخدا کاش بمیرم که دل بی رحمت
بس که آزرده مرا ، مرگ نمی آزارد
برو خوش باش ، ستم هات حلالت ظالم
که دل عاشق من نیز خدایی دارد
سیل خون است که از چشم ترم می بارد
پای دل بسته به زنجیر خیالت شده است
گرچه زندان غمت نیز صفایی دارد
کافرم کردی و این فلسفه توحید است
عاشق آنست که معشوقه خدا پندارد
بخدا کاش بمیرم که دل بی رحمت
بس که آزرده مرا ، مرگ نمی آزارد
برو خوش باش ، ستم هات حلالت ظالم
که دل عاشق من نیز خدایی دارد
۱۰.۵k
۱۹ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.