ددی خشن من
پارت ۳
ت : نمی دونم چیم شده انگار عاشقش شدم اونم خیلی ( دلش )
ا : خوشبختم
ت : تو باید با من ازدواج کنی
ا : چی چرا ( تعجب )
ت : فقط به مدت خیلی کم قول میدم بعد از ولت کنم بری فقط ۱ ماه به خاطره خودم نمیگم
ت : مامان بابام مجبورم میکنم با یه هرزه ازدواج کنم من اون رو دوست ندارم ( ناراحت و گریه )
ا : دیدم تهیونگ ناراحت شد و گریه کرد خیلی ناراحت شدم و بغلش کردم
ا : آروم باشه
ت : ممنون خیلی به این بغل نیاز داشتم
ا : باشه فقط چند تا شرط دارم
ت : چی
ا :
۱- بهم دست نمیزنی
۲- اتاقامون باید سوا باشه
۳- دستم رو نمیگیری
۴- مست نمیکنی
۵- بغلم نمیکنی
۶- کیس مارک نمیری
۷- امم نه ۷ نیست همین شیش تا قول میدی هیچ کدوم از این کار ها رو انجام ندی
ت : قول میدم
ت : فقط باید یه قرار داد رو امضا کنی
ا : باشه بیار امضا کنم
ت : بیا اول بخون مطمئن بشی بعد
ا : باشه
ت : راستی باید جلوی مامان بابام نقش بازی کنیم که باور کنن زنمی
ا : باشه
ت : ممنون ا/ت این لطفت رو هیچوقت فراموش نمیکنم
ا : خواهش
ت : باید بریم تو رو با مامان بابام آشنا کنم
ا : باشه
به سمت امارت ته رفتن
ت : راستی باید عشقم صدام کنی منم عزیزم و باید دستم رو بزارم دور کمرت اذیت نمیشی
ا : نه عشقم
هردوشون خندیدن
ت : دستت رو بده ا/ت
ا : آها بیا بریم
ت : بریم
ت : بابا مامان بیاید پایین کارتون دارم
م.ت : چی شده پسرم این دختر کیه ؟
پ.ت : پس این دوست دخترت هست .
ت : نه دوست دخترم نیست زنمه
پایان
ت : نمی دونم چیم شده انگار عاشقش شدم اونم خیلی ( دلش )
ا : خوشبختم
ت : تو باید با من ازدواج کنی
ا : چی چرا ( تعجب )
ت : فقط به مدت خیلی کم قول میدم بعد از ولت کنم بری فقط ۱ ماه به خاطره خودم نمیگم
ت : مامان بابام مجبورم میکنم با یه هرزه ازدواج کنم من اون رو دوست ندارم ( ناراحت و گریه )
ا : دیدم تهیونگ ناراحت شد و گریه کرد خیلی ناراحت شدم و بغلش کردم
ا : آروم باشه
ت : ممنون خیلی به این بغل نیاز داشتم
ا : باشه فقط چند تا شرط دارم
ت : چی
ا :
۱- بهم دست نمیزنی
۲- اتاقامون باید سوا باشه
۳- دستم رو نمیگیری
۴- مست نمیکنی
۵- بغلم نمیکنی
۶- کیس مارک نمیری
۷- امم نه ۷ نیست همین شیش تا قول میدی هیچ کدوم از این کار ها رو انجام ندی
ت : قول میدم
ت : فقط باید یه قرار داد رو امضا کنی
ا : باشه بیار امضا کنم
ت : بیا اول بخون مطمئن بشی بعد
ا : باشه
ت : راستی باید جلوی مامان بابام نقش بازی کنیم که باور کنن زنمی
ا : باشه
ت : ممنون ا/ت این لطفت رو هیچوقت فراموش نمیکنم
ا : خواهش
ت : باید بریم تو رو با مامان بابام آشنا کنم
ا : باشه
به سمت امارت ته رفتن
ت : راستی باید عشقم صدام کنی منم عزیزم و باید دستم رو بزارم دور کمرت اذیت نمیشی
ا : نه عشقم
هردوشون خندیدن
ت : دستت رو بده ا/ت
ا : آها بیا بریم
ت : بریم
ت : بابا مامان بیاید پایین کارتون دارم
م.ت : چی شده پسرم این دختر کیه ؟
پ.ت : پس این دوست دخترت هست .
ت : نه دوست دخترم نیست زنمه
پایان
۳۵.۳k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.