بزرگترین اشتباه part

بزرگترین اشتباه (part 1)

از وقتی وارد تومان شدم با آدم های عجیبی آشنا شدم.
خیلی دعوا کردم و خیلی کتک خوردم...
همه چیز از کریسمس اون سال شروع شد...
(فلش بک~بعد از مرگ کیساکی تتا)
توی مدرسه ی عادی درس میخوندم خوب البته از من چه انتظاری میرفت؟ خواهر ناتنی کیساکی من بودم. بعد از اینکه برادرم بر اثر تصادف مرد خیلی ها اومدن و برای اینکه از داداشم متنفر بودن منو اذیت میکردن.
تنها کسی که هوای منو داشت دوست برادرم یعنی هانما شوجی بود...
بعضی ها سعی میکردن بهم ت*ج*ا*و*ز‌
کنن اما تنها کسی که مواضبم بود هانما بود.
یک روز تو راه برگشتن به خونه کسی رو دیدم که داشت کتک می‌خورد. توی کوچه ی خالی اون پسر رو داشتن میزدن اون پسر ی جورایی واسم آشنا بود واسه همین به پلیس زنگ زدم که همون موقع از پشت سرم صدایی اومد.
+موش کوچولوی فضول اینجا چیکار میکنه؟
و یکی جلوی دهنمو گرفت....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~


پارت 1 تقدیم نگاهتون❤
لایک و کامنت فراموش نشه💖
دیدگاه ها (۲)

بزرگترین اشتباه (part 2)یکی جلوی دهنمو گرفت و منو کشوند تو ک...

پارت ۱😂😂😂

آیدی قبلیم🥲🥲🥲

دازای حسوددددد#سوکوکو

نام فیک: عشق مخفیPart: 37ویو ات*رفتم توی اتاقمو درو بستمو پش...

زیر باران سئول [پارت 1]

چند شاتیچهار عاشق دیوونهشخصیت ها: مهدیا(اسم خودم😁) و دلسا و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط