دست خودم اگر بود

دست خودم اگر بود...
دستت را می گرفتم...
می بردمت ...
جایی که دست هیچ کس به ما نرسد...
دست خودم اگر بود...
تا آخر عمر...
دست از سرت برنمی داشتم...
دست خودم اگر بود...
دست به دامنت می شدم...
که بمانی و نروی...
دست خودم اگر بود...
دست خودم نبود!
دست تو بود که دست به سرم کرد...
دست تو بود که دست پیش گرفت... 
دست تو بود که هم دست شد با دلتنگی...
حالا هم دست روی دلم نگذار...
که خون است از دستت . . . !
دیدگاه ها (۱۲)

باید جای من باشید...تا بفهمید چشمهایشبرای یک عمر دیوانگی کاف...

در نبودت به کسی باج ندادم هرگز . . .کاروان نیست که "دل" . . ...

در عرض یک‌دقیقه می‌شود ...یک‌نفر را خُرد کرد....در یک‌ساعت م...

تماشایت می کردم . . .با چشمانی که . . .لهجه ی بوسه داشتند . ...

رمان در میان موهای نقره ای«پارت اول»

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

فیک عشق ابدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط