سناریو
#سناریو
وقتی بچه میپرسه بچه ها چجوری ب وجود میان
نامی: خب عسلم یکم پیچیدس حتی اگه برات بگم نمیفهمی . هر وقت بزرگ تر شدی تو کلاس علوم بهت یاد میدن
جین: هندسام کوچولوی ناقلا 😍 حقا که به خودم رفتی😐🤣
یونگی:منم نمیدونم اما مطمئنم مامانت خوب بلده این چیزا رو
جیهوپ: امممممممم ... خب....مامان بابا ها میرن تو اتاق دعا میکنن یهو لک لکا براشون بچه میارن
جیمین: ( از تو میپرسه ) ا/ت جان الان از دعا کردن تو اتاق براش بگم یا از لک لکا؟!
تیهونگ: گوگولی من ، تو فعلا لازم نیست این چیزا رو بدونی🤣😐اگه دلت خواهر یا برادر خواست من و مامانی برات میاریم😉😂
کوک:نمیخوام دلتو بشکونم ولی این یه رازه بین مامان باباها که وقتی خودت بابا/مامان شدی میفهمی
وقتی بچه میپرسه بچه ها چجوری ب وجود میان
نامی: خب عسلم یکم پیچیدس حتی اگه برات بگم نمیفهمی . هر وقت بزرگ تر شدی تو کلاس علوم بهت یاد میدن
جین: هندسام کوچولوی ناقلا 😍 حقا که به خودم رفتی😐🤣
یونگی:منم نمیدونم اما مطمئنم مامانت خوب بلده این چیزا رو
جیهوپ: امممممممم ... خب....مامان بابا ها میرن تو اتاق دعا میکنن یهو لک لکا براشون بچه میارن
جیمین: ( از تو میپرسه ) ا/ت جان الان از دعا کردن تو اتاق براش بگم یا از لک لکا؟!
تیهونگ: گوگولی من ، تو فعلا لازم نیست این چیزا رو بدونی🤣😐اگه دلت خواهر یا برادر خواست من و مامانی برات میاریم😉😂
کوک:نمیخوام دلتو بشکونم ولی این یه رازه بین مامان باباها که وقتی خودت بابا/مامان شدی میفهمی
۱۰.۸k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.