نقش آغوشت کشیدم

نقش آغوشت کشیدم
اتفاق افتاد عشق
بوسه های داغ چیدم
اتفاق افتاد عشق
هرچه از زلف پریشانت
پریشانتر شدم
چون به چشم تو رسیدم
اتفاق افتاد عشق
دیدگاه ها (۲)

بیا با هم عکس بگیریم📸 یک عکسِ دو نفرهمن به دوربین نگاه کنمتو...

تو همونی هستی که جایگزینی برات تو دلم نیس♥ ️

تـــــــنِ تـــــو معبـد ستایش مـن است ...!!!

معمار کہ شاعر می شودمدام نقشه ے آمدنٺ را می کشد...

از زمانی که تو را بین خلایق دیدممثل یک فاتحه مغرور به خودم ب...

خیال زهر آلود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط