من صبورم

من صبورم
اما
به خدا دست خودم نیست
اگر
می رنجم
یا
اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم میبندم
من صبورم
اما
چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم
و
به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم
من صبورم
اما
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب
و
چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
من صبورم
اما
آه ، این بغض گران
صبر چه می داند چیست....
دیدگاه ها (۵)

همه این گلهای زیبا. با قلب کوچیک من. تقدیم به داداش عزیز و ب...

آری، پاییز نزدیک است،اما پاییز که همیشه صدای خش و خش برگ ها ...

ازم پرسید:تاحالا عاشق شدی؟گفتم اره گفت چندبار؟ گفتم یک بار.گ...

دلم از نام خزان می‌لرزدزانکه من زاده‌ی تابستانم!شعر من آتش ِ...

My Vampire Mate Season 2 part : ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط