name: عشق یا نفرت/love or hate
name: عشق یا نفرت/love or hate
part: 6
(فردا ویو ا/ت)
دوباره با صدای رومخ الارم گوشیم از خواب بیدار شدم
ب ساعت اتاقم نگاهی کردم، ساعت 6 و نیم و نشون میداد!.
خیلی خیلی خسته بوده!
خلاصه با هر بدبختی بود ب زور از جام بلند شدم و رفتم دستشویی و دست و صورتم و شستم.
اومدم لباسام و پوشیدم و رفتم پایین
همه خواب بودن.
اجوما هم خواب بود دلم نیومد بیدارش کنم برای اینکه صبحونم و بده خدایی خیلی خودخواهانس.
رفتم واسه خودم ی شیرکاکائو و کیک برداشتم و مشغول خوردن شدم ک دیدم ی شماره ناشناس بهم زنگ میزنه!
اولش نمیخواستم جواب بدم اما فضولیم گل کرده بود ک کیه
پس جواب دادم...
+بله؟
_سلام ا/ت صبحت بخیر
+هان، شما؟
_جیمینم
واعیییی خدا امان از این فضولی بدیخت شدم این پسرع...
با صدای جیمین ریشه افکارم پاره شد
_ا/ت؟
+بله
_من دم درتوتم
+برای چی؟
_اومدم دنبالت دیگ
+اها ولی من خودم میرم
_الان دیگ من اومدم بیا پایین
عیششش
+باش... وایسا ببینم شمارع منو...
قبل از اینکه بزاره حرفم و بزنم قطع کزد عیش پسرع.....
وسایلامو ورداشتم و رفتم جلو در ک جیمین و دیدم، رفتم سوار ماشینش شدم
_سلام
+سلام
_خوبی؟
+مرسی
بعدم راه افتادیم و هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد
(مدرسه)
بالاخره رسیدیم ازش تشکر کردم و از ماشین پیاده شدم و وارد حیاط دانشگاه شدم و رفتم سمت بورا و جونگی
(علامت جونگی♡ علامت بورا☆)
♡☆به به خانم خوشگلع
+سلام یچه ها چطورین؟
☆خوبیم تو چی؟
+واییی نمسدونم چی بگم
♡یعنی چی خب مث ادم بگو؟
بعدم قضیه جیمین و گفتم
☆عوووو پس اینجوریاس باهاش گرم بگیر
♡من اگ جات بودم میرفتم پیشش
+واعییی بچه ها مگ اوسکلم پسرع رومخ....
داشتم حرف میزدم ک زنگ خورد و......
شرطا
12لایک
6کامنت
(این پارت داغه داغه هااااا 😂)
part: 6
(فردا ویو ا/ت)
دوباره با صدای رومخ الارم گوشیم از خواب بیدار شدم
ب ساعت اتاقم نگاهی کردم، ساعت 6 و نیم و نشون میداد!.
خیلی خیلی خسته بوده!
خلاصه با هر بدبختی بود ب زور از جام بلند شدم و رفتم دستشویی و دست و صورتم و شستم.
اومدم لباسام و پوشیدم و رفتم پایین
همه خواب بودن.
اجوما هم خواب بود دلم نیومد بیدارش کنم برای اینکه صبحونم و بده خدایی خیلی خودخواهانس.
رفتم واسه خودم ی شیرکاکائو و کیک برداشتم و مشغول خوردن شدم ک دیدم ی شماره ناشناس بهم زنگ میزنه!
اولش نمیخواستم جواب بدم اما فضولیم گل کرده بود ک کیه
پس جواب دادم...
+بله؟
_سلام ا/ت صبحت بخیر
+هان، شما؟
_جیمینم
واعیییی خدا امان از این فضولی بدیخت شدم این پسرع...
با صدای جیمین ریشه افکارم پاره شد
_ا/ت؟
+بله
_من دم درتوتم
+برای چی؟
_اومدم دنبالت دیگ
+اها ولی من خودم میرم
_الان دیگ من اومدم بیا پایین
عیششش
+باش... وایسا ببینم شمارع منو...
قبل از اینکه بزاره حرفم و بزنم قطع کزد عیش پسرع.....
وسایلامو ورداشتم و رفتم جلو در ک جیمین و دیدم، رفتم سوار ماشینش شدم
_سلام
+سلام
_خوبی؟
+مرسی
بعدم راه افتادیم و هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد
(مدرسه)
بالاخره رسیدیم ازش تشکر کردم و از ماشین پیاده شدم و وارد حیاط دانشگاه شدم و رفتم سمت بورا و جونگی
(علامت جونگی♡ علامت بورا☆)
♡☆به به خانم خوشگلع
+سلام یچه ها چطورین؟
☆خوبیم تو چی؟
+واییی نمسدونم چی بگم
♡یعنی چی خب مث ادم بگو؟
بعدم قضیه جیمین و گفتم
☆عوووو پس اینجوریاس باهاش گرم بگیر
♡من اگ جات بودم میرفتم پیشش
+واعییی بچه ها مگ اوسکلم پسرع رومخ....
داشتم حرف میزدم ک زنگ خورد و......
شرطا
12لایک
6کامنت
(این پارت داغه داغه هااااا 😂)
۳.۷k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.