دوست از من دور است

دوست ، از من دور است...
قهرکرده ، .....شاید!
برلب پنجره ام
شب مرا می پاید


آسمان ، چادرِ خیس
غصه ها توی حیاط
آشپزخانه و من
اندکی «چای نبات»....


سرم از درد پُکید
باز لعنت ب خودم
من و صدبار مرور
نه! من عاشق نشدم!



من فقط پرسه زدم
بین پندار و شهود
باز تقصیر من است؟
دست من بود؟....نبود!
دیدگاه ها (۳)

بگذﺍﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺁﺧﺮﺵ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ...ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻣ...

رفتی و گفته ای از کرده ی خود ناچاریبرو ای عشق که در کار خودت...

و تو از بیخ...گر چه من یک زنم ولی مردمشرح و تعریف واژه ی درد...

پس شاخه‌های یاس و مریم فرق دارندآری! اگر بسیار اگر کم فرق دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط