احساس عجیب

احـــــــســـــاســ عـــجیبــــــ
: pt 33
ویو نویسنده:
رفتن سوپر ک دوراکی نداشتو مجبور شدن برن تو شهر
وسط را☆
هیکارو: حالا ک داریم میریم تو شهر چنتا الکلو سیگارم بگیریم بد بریم؟
مایکی : مگه توام میکشی
هیکارو : حیح... ت هیچی از من نمیدونی
مایکی : پ حتما خاهرت میدونه 😂
هیکارو: ببین خداتو شک کن نصف چیزایی ک تو میدونیو خاهرم نمیدونه😂
مایکی: وایسا بش بگممم
هیکارو: میخای جنازم بمونه رو دستت؟
مایکی: راستی تو اسکیتم میری ن؟
هیکارو: اره.... رین یادم داد....
مایکی: پس حتما سیگار کشیدنم رین یادت داد
هیکارو: ن اونو از ران یاد گرفتم
همینجوری حرف میزدن تا ک....
ویو هیکارو:
خیلی خوبه.... خیلی خوشحالم..... صداش... خنده هاش..... خیلی... نازه..... وقتی باهاش حرف میزنم انگار ک دارم بالای ابرا را میرم..... مایکی احمق... چرا نمیفهمی..... ک خیلی دوست دارم...
مایکی: رسیدیم
مح: اوهوم
پیاده شدیمو دوراکی خریدیم بعد رفتیم چنتا الکلو مشروبو ی عالمممههه سیگار خریدیمو برگشتیم تو راه بودیم ک یهو مایکی لب ساحل نگه داش...
ویو نویسنده:
مایکی پیاده شدو ب دریا نگاه کرد
مایکی: خیلی بده.... مگه ن؟...
هیکارو: چی؟
مایکی: اینک کسی ک دیوونه وار دوسش داری عاشق یکی دیگ باشه
هیکارو: مایکی.... چـ_
مایکی: من برای رسیدن ب کسی ک دوسش دارم حاضرم ادم بکشم..... وقتی بهش بگم ک کیو دوس داری و اون بگه یکی دیگرو میپرسته....
هیکارو هم پیاده شد و کنار مایکی وایساد
هیکارو: اره... درد داره....
مایکی: هیکارو؟...
+بله؟
_میدونی کیو میگم؟
+ن.... و فک نکنم بخام بدونم
_کسی ک دوسش دارم.....
ذهن هیکارو: الانه... الان میگه.... میشکنم... میدونم طاقتشو ندارم...
_تو بودی...
+میدونستم... میدونستم یکی دیگرو... صب کن.... جاننننن؟
_فک کردی کیو میگم؟ ابله نفهمیدی دوست دارم؟
+مایکی....
ویو هیکارو:
نتونستم جلوی خودمو بگیرم.... نمیدونم چی شد اما یهو پریدم بغلشو شرو کردم ب گریه کردن....
مح: مایکییییی....
مایکی: بااکااا... خیلی احساساتیی..
ویو نویسنده:
هیکارو هم مایکی رو انداخت رو زمین
مایکی: هی!.... راس میگم دیگه....(خندیدن)
هیکارو هم خندش گرفتو اشکاشو پاک کرد...
♡چند مین بعد ♡
هیکارو: بریم؟
مایکی: اوهوم.....
___________________________________________________
اول میخاستم ی کاری کنم ک مایکی عاشق هیوگا بشه و هیکارو هم بخاطر همین خاهرشو بکشه اما دیدم گشادم...... فشار خوردن شماها رو فدای گشادیم کردم😂😂😝
دیدگاه ها (۰)

مححح عاشققق فالورای کصـ_... ن چیز.... گلممممممم

داش🗿حداقل یکم خلاقیت در میکردی اسمشو عوض میکردی🗿کصخل.... اید...

گــــربهـ وحشـــ☆ــی ³p•ویو نویســـ☆ـــنده: رین و کریه لباسا...

گــــربهـ وحــــ☆ــشی p⁴ویو نویسنده: همنجور داشتن حرف میزدن ...

شبی ک ولم کردی...اون شب بارون میبارید...یوری با قیافه ای شوک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط