با دل دیوانه ی من یار باشی محشراست

با دل دیوانه ی من یار باشی محشراست
من بیایم خانه ات بیدار باشی محشراست
کرده باشی خویش را پنهان کنار پنجره
وای اگر مشتاق این دیدار باشی محشر است
بوسه هی از من بگیری از سر شب تا سحر
بشمری و غرق استغفار باشی محشر است
پیش از این گیلاسی لبهات را بوسیده ام
باز در اندیشه ی انکار باشی محشر است
چشم های تو جهنم بوسه های تو بهشت
دوزخ آغوش من را یار باشی محشر است
دوست دارم مثل پروانه بگردم دور تو
تو شبیه مرکز پرگار باشی محشر است
من به قصد فتح چشمانت بیایم سخت نیست
صخره ای ناممکن و دشوار باشی محشر است
با تو من فهمیده بودم خانه داری مشکل است
تو پرستار من بیمار باشی محشراست
دیدگاه ها (۲)

. کوه را طاقت نباشد ، عشق پنهان مراعاشقم من عاشقم ، مشکن ت...

.. رفته ای، عطرت ولی در خانه ام جا مانده استیک نفر دور از تو...

باد با زلف تو بازی کرد و زلفت با دلماین چنین آغشته شد عشق تو...

از تیمور لنگ سؤال می‌کنند که: چگونه امنیتی در کشور پهناور خ...

تو طبیب این دل بیمار باشی محشر استاز سر شب تا سحر بیدار باشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط