راستش را بخواهی آمدم
راستش را بخواهی، آمدم!
هر شب، نه یک بار، نه دو بار...
به تعدادِ تمام شب هایِ بعد از نبودنت!
آمدم...
و هر بار این شک به جانم می افتاد...
نیستی یا خودت را به نبودن زده ای؟!
اما این بار صبح که چشم باز کردی....
پشتِ دربِ خیالَت را بخوان..
برایت تا بی نهایت نوشته ام..
جانم، آمدم، به اندازهیِ
تمامِ دقایقی که داشتَمَت..
نبودی اما!
هر شب، نه یک بار، نه دو بار...
به تعدادِ تمام شب هایِ بعد از نبودنت!
آمدم...
و هر بار این شک به جانم می افتاد...
نیستی یا خودت را به نبودن زده ای؟!
اما این بار صبح که چشم باز کردی....
پشتِ دربِ خیالَت را بخوان..
برایت تا بی نهایت نوشته ام..
جانم، آمدم، به اندازهیِ
تمامِ دقایقی که داشتَمَت..
نبودی اما!
- ۲.۵k
- ۱۳ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط