دلم گرفته است

دلم گرفته است
از دنیا
از آدم ها
از خیال هایے ڪہ خیال ماند
از رویاهایے ڪہ به حقیقت نپیوست
از آرزوهایے ڪہ بَر باد رفت
ازخودم
از حماقت هاے ِ احمقانه ام
از اعتمادهایے ڪہ از دست رفت
از " من " ے ڪہ مُرد
از این " من " ے ڪہ بیهوده نفس می ڪشد
از زیستنے ڪہ نمے خواهمش و از مرگے ڪہ مے خواهمش
خدایا ...!
من دیگر بریده ام


سوگند&
دیدگاه ها (۵)

هرچه کردم نشدم از تو جدا، بدتر شدگفته بودم بزنم قید تو را، ب...

دوست داشتنت رااز سالی به سال دیگریجابه‌جا می‌کنمانگار دانش‌آ...

ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻬﺮﺍﺳﯿﺪﻩ ﺍﻡﺍﮔﺮﭼﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺬﺍﻝ ﺷﮑﻨﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻫﺮﺍﺱ ﻣ...

یه وقتایی هست . . .که دوست داری عشقت خواب باشه . . .و خیلی ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط