دریـغا... در آن قصـہ ها و غزل ها نخواندیم.. کہ آب و گل عشق با غم سرشتـہ است..! فریب و فسون جہـان را تو ڪر بودی ای دوست من کور بودم..! از آن روزها.. آه.... عمری گذشتـہ است ...!