دختری جلوی پسری را گرفت و گفت تو بسیار آدم مغروری هستی
دختری جلوی پسری را گرفت و گفت : تو بسیار آدم مغروری هستی! از تو خوشم می آید؛زیرا هر چه به تو اشاره کردم ؛ اعتنا نکردی! از این حرکت تو خوشم آمد.
به همین دلیل جلو آمدم تا شماره موبایل تو را بگیرم و با هم دوست شویم!
پسر با شرم و حیاگفت : شرمنده! من صاحب دارم، نمی توانم با شما دوست
شوم. آن دختر در حالی که از حسودی داشت می ترکید، گفت : خوش به حالش که با آدم با وفایی همچون تو رفیق است!
پسر گفت : خوش به حال من که چنین صاحبی دارم! دختر گفت : اووووه چه رومانتیک! آیا عکسی از این خوشگل خوشبخت که این چنین دل تو را برده، داری تا به من نشان بدهی؟
پسر گفت : خودم هم او را ندیده ام و عکسی هم از او ندارم؛ اما می دانم خوشگل ترین آدم دنیاست.
آن دخترک شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن و گفت : یهنی ندیده، عاشقش شده ای؟ حتماً اسم او را هم نمی دانی؟
پسر، سرش را بالا آورد و گفت : آره ندیده، عاشقش شده ام؛ اما اسم قشنگش رامی دانم.
اسمش مهدی فاطمه "ع" است. دوست مهدی "ع" با نامحرم دوست نمیشه!
به همین دلیل جلو آمدم تا شماره موبایل تو را بگیرم و با هم دوست شویم!
پسر با شرم و حیاگفت : شرمنده! من صاحب دارم، نمی توانم با شما دوست
شوم. آن دختر در حالی که از حسودی داشت می ترکید، گفت : خوش به حالش که با آدم با وفایی همچون تو رفیق است!
پسر گفت : خوش به حال من که چنین صاحبی دارم! دختر گفت : اووووه چه رومانتیک! آیا عکسی از این خوشگل خوشبخت که این چنین دل تو را برده، داری تا به من نشان بدهی؟
پسر گفت : خودم هم او را ندیده ام و عکسی هم از او ندارم؛ اما می دانم خوشگل ترین آدم دنیاست.
آن دخترک شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن و گفت : یهنی ندیده، عاشقش شده ای؟ حتماً اسم او را هم نمی دانی؟
پسر، سرش را بالا آورد و گفت : آره ندیده، عاشقش شده ام؛ اما اسم قشنگش رامی دانم.
اسمش مهدی فاطمه "ع" است. دوست مهدی "ع" با نامحرم دوست نمیشه!
- ۶۸۱
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط