مدتی بود لبم روزه ی لب های تو داشت

مدتی بود لبم ، روزه ی لب های تو داشت
روزه ی شهدِ لب ِ لعلِ مربای تو داشت

چشم من ، تشنه ی آن چشمه ی نوشین تو بود
دل نگو ، ذکر لبش ، نام مقفّای تو داشت

قد تو سرو سِهی ، قامت تو قدّ قیام
چه کسی ، قامت و روی و قد و بالای تو داشت

عشق ، تعبیرِ قشنگی است برایم از تو
ورنه ، کمتر سخنی بود که معنای تو داشت

شهدِ شیرینِ لبت ، نوبه ی افطارم بود
شبنم روی گلت ، عطر و مسمّای تو داشت

جان گرفتم به نگاه تو و کردم افطار
روزه ی عشقِ دلی را که تمنّای تو
دیدگاه ها (۷)

از درد ،دل_شکسته ام از درد خسته اماز این زمانه، بی برو برگرد...

عاشقی جرم قشنگی ستمرا دار نزنشده ام عاشق توعشق مرا جار نزنای...

بوسه ام گل میکند بر ماه رخسارت گلملب نمیبیند دگر اخطار و انک...

لیلےِ شعرم ... بیا اینجا هوا دم کرده استهجر چشمانت مرا لبریز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط