بوسه ام گل میکند بر ماه رخسارت گلم

بوسه ام گل میکند بر ماه رخسارت گلم
لب نمیبیند دگر اخطار و انکارت گلم

سرخی از لبهای تو مهمان شود برگونه ام
سخت میریزد به هم سر خط افکارت گلم

لحظه همراهی چشمان تو با چشم من
نم نم احساس تو از دیده میبارد گلم

عشق در این معرکه میتازد و دل میبرد
از من عاشق دمی وز قلب بیمارت گلم

شهوت و شور و شراب ناب انگوری کنون
در حریم عشق بر لب بوسه میکارم گلم

صحبت روی تو را چشمم نمیبخشد به
دولت عشق است چون، باشم خریدارت گلم
دیدگاه ها (۲۷)

مدتی بود لبم ، روزه ی لب های تو داشتروزه ی شهدِ لب ِ لعلِ مر...

از درد ،دل_شکسته ام از درد خسته اماز این زمانه، بی برو برگرد...

لیلےِ شعرم ... بیا اینجا هوا دم کرده استهجر چشمانت مرا لبریز...

کاش می شد که بیایی تو به احوال دلمبا وجود تو کمی خوب شود حال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط