☺️ عزیزم، دوست داری بهترین بندگان خدا تحویلت بگیرند؟
🌼مهدی از همان ابتدا نسبت به رعایت فرهنگ حجاب و عفاف تأکید داشت. اصلا دوست نداشت که زنهای بدحجاب به مراسم عروسیمان بیایند.
🌸دم دمای عروسی که پدرم داشت لیست مهمانان را آماده میکرد، عدهای از آنها خانوادههایی بودند که خانمهایشان بدحجاب بودند. احترام پدرم را داشت و جلویش چیزی نگفت؛ اما دو روز خانهمان نیامد. در همین دو روز زنگ زده بود به پدرم که:
«من مریم را در ۲۹ سالگی پیدا کردم. اگه این مسئله باعث بشه که شما بگین مریم را بهت نمیدم، بدونید تا آخر عمرم زن نمیگیرم؛ اما اجازه هم نمیدم خانم بدحجاب تو مراسم عقد و عروسی من بیاد و گناه تو مراسم بشه.»
🌿پدرم هم راضی شده بود. من هم راضی بودم. من دلم با مهدی بود. پنج شنبه که آمد گفت: «بیا بریم قم هم زیارتی بکنیم و هم مددی بگیریم از حضرت معصومه سلام الله علیها برای بقیه کارها.»
🌟حرم که بودیم. زنگ زد به یکی از علما تا از قرآن مدد بگیریم. آیهای درباره زوجهای بهشتی آمد که آن دنیا هم کنار همدیگر خواهند بود. آنجا با همدیگر عهد بستیم که با هیچ خانواده بدحجابی رفت و آمد نکنیم.
موقع برگشت النگویم را از دستم درآوردم و هدیه کردم به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها.
راوی: مریم عظیمی؛ همسر شهید
📚دیدار پس از غروب ؛ شهید مهدی نوروزی(مدافعان حرم ۱)؛ نوشته منصوره قنادیان، صفحه ۲۲-۲۳
#سیره_شهدا
#همسرداری
#شهید_مهدی_نوروزی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌸دم دمای عروسی که پدرم داشت لیست مهمانان را آماده میکرد، عدهای از آنها خانوادههایی بودند که خانمهایشان بدحجاب بودند. احترام پدرم را داشت و جلویش چیزی نگفت؛ اما دو روز خانهمان نیامد. در همین دو روز زنگ زده بود به پدرم که:
«من مریم را در ۲۹ سالگی پیدا کردم. اگه این مسئله باعث بشه که شما بگین مریم را بهت نمیدم، بدونید تا آخر عمرم زن نمیگیرم؛ اما اجازه هم نمیدم خانم بدحجاب تو مراسم عقد و عروسی من بیاد و گناه تو مراسم بشه.»
🌿پدرم هم راضی شده بود. من هم راضی بودم. من دلم با مهدی بود. پنج شنبه که آمد گفت: «بیا بریم قم هم زیارتی بکنیم و هم مددی بگیریم از حضرت معصومه سلام الله علیها برای بقیه کارها.»
🌟حرم که بودیم. زنگ زد به یکی از علما تا از قرآن مدد بگیریم. آیهای درباره زوجهای بهشتی آمد که آن دنیا هم کنار همدیگر خواهند بود. آنجا با همدیگر عهد بستیم که با هیچ خانواده بدحجابی رفت و آمد نکنیم.
موقع برگشت النگویم را از دستم درآوردم و هدیه کردم به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها.
راوی: مریم عظیمی؛ همسر شهید
📚دیدار پس از غروب ؛ شهید مهدی نوروزی(مدافعان حرم ۱)؛ نوشته منصوره قنادیان، صفحه ۲۲-۲۳
#سیره_شهدا
#همسرداری
#شهید_مهدی_نوروزی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
۴۸.۳k
۰۴ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.