سناریو
سناریو
وقتی بعد از اینکه عصبی میشه ازش میترسی و بهش میگی نزدیکم نیا.
نامجون: یعنی انقد زیاده روی کردم؟... ا.ت تو رو خدا بیخیال!
©
جین: از صورت هندسام من میترسی؟ من فقط یه لحظه عصبی شدم!
©
شوگا: (سکوت) نمیدونم چی بگم... بعد اینهمه سر یه چنین چیزی؟
©
هوسوک: (یه شاخه گل بهت میده) متاسفم... باشه؟
©
جیمین: (بی مقدمه بغلت میکنه و بغلش بهت حس آرامش میده) بهتری؟
©
تهیونگ: (یونتانو بغل میکنه) ببین تانی از من نمیترسه!
©
جونکوک: (بی مقدمه خیس میبوست تا تورو رام کنه و موفق میشه)
©
گناه دارم یونو؟
پیج دومم فالو نشه؟
وقتی بعد از اینکه عصبی میشه ازش میترسی و بهش میگی نزدیکم نیا.
نامجون: یعنی انقد زیاده روی کردم؟... ا.ت تو رو خدا بیخیال!
©
جین: از صورت هندسام من میترسی؟ من فقط یه لحظه عصبی شدم!
©
شوگا: (سکوت) نمیدونم چی بگم... بعد اینهمه سر یه چنین چیزی؟
©
هوسوک: (یه شاخه گل بهت میده) متاسفم... باشه؟
©
جیمین: (بی مقدمه بغلت میکنه و بغلش بهت حس آرامش میده) بهتری؟
©
تهیونگ: (یونتانو بغل میکنه) ببین تانی از من نمیترسه!
©
جونکوک: (بی مقدمه خیس میبوست تا تورو رام کنه و موفق میشه)
©
گناه دارم یونو؟
پیج دومم فالو نشه؟
۷.۵k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.