ادامه پست قبل :
ادامه پست قبل :
أبو وائل تنها راوی این روایت:
او شفیق بن سلمة است که از دشمنان امیر مومنان بوده و جزو نواصب به شمار می رود . اهل سنت در حالی این روایت را از او به نقل از امیر مومنان می پذیرند که رسول خدا فرموده اند :
یا علی لایحبک إلاّ مؤمن ، ولا یبغضک إلاّ منافق
مجمع الزوائد 9: 133 .باب منه جامع فیمن یحبه ومن یبغضه
ای علی هیچ کس تو را دوست نمی دارد مگر اینکه مومن است و هیچ کس جز منافقین تو را دشمن نمی دارد .
او عثمانی بود :
ابن ابی الحدید در مورد او می گوید :
کان عثمانیاً یقع فی علی (علیه السلام)
شرح نهج البلاغة ج 4ص 99 فصل فی ذکر المنحرفین عن علی
او عثمانی بود ( کسانی که امیر مومنان را مسئول کشتن عثمان دانسته به حضرت جسارت می کردند ) و به علی جسارت می نمود .
می گفت علی سبب بروز فاجعه شده است !!!
عن المدائنی عن شعبة، عن حصین قلت لأبی وائل: أعلی أفضل أم عثمان؟ قال: علی إلی أن أحدث، فأمّا الآن فعثمان.
أنساب الأشراف ج 6 ص 102
از شعبه روایت شده است که حصین گفته است : به ابو وائل گفتم علی برتر است یا عثمان؟ گفت علی برتر بود تا زمانی که سبب بروز فجایع شد ؛ اما الان عثمان برتر است .
خلفای اسلام یا دین ندارند یا عقل :
عن الأعمش، قال لی أبو وائل: یا سلیمان، ما فی أمرائنا هؤلاء واحدة من اثنتین، ما فیهم تقوی أهل لاسلام، ولا عقول أهل الجاهلیة.
سیر أعلام النبلاء: 164/4، تاریخ الإسلام: 86/6، تهذیب الکمال: 553/12.
اعمش می گوید : ابو وائل به من گفت : ای سلیمان ؛ در بین حاکمان ما یکی از دو چیز موجود نیست : یا تقوای مسلمانان و یا عقل مردمان جاهلی !!!
از حجاج دفاع می کرد !!!
قال ابن الزبرقان کنت عند أبی وائل فجعلت أسب الحجاج وأذکر مساویه ، فقال : لا تسبه وما یدریک لعله قال : اللهم اغفر لی فغفر له!!!
حلیة الأولیاء ج 4 ص 102
ابن برقان می گوید : در نزد ابو وائل بودیم ؛ پس به حجاج ( بن یوسف ثقفی یکی از معروفترین دشمنان اهل بیت و نواصب ) فحش دادم و بدی های او را باز گو نمودم ؛ پس ابو وائل به من گفت : مبادا به او جسارت کنی ، شاید گفته باشد خدایا من را ببخش و خدا نیز او را بخشیده باشد !!!
مسئول بیت المال ابن زیاد بود :
وکان عامل ابن زیاد لبیت المال.
سیر أعلام النبلاء: ج 4ص 166
او کارگزار ابن زیاد در بیت المال بود .
شراب می نوشید و لباس معصفر بر تن می کرد :
کان یشرب الجرّ - أی نبیذ الجر ویلبس المعصفر لا یری بذلک بأساً.
المعارف ص 255.
او شراب جر می نوشید و لباس معصفر بر تن می کرد و این کار را جایز می دانست !!
این در حالی است که مسلم در صحیح خویش از علی بن ابی طالب روایت می کند که فرمود :
نهانی رسول اللّه (ص) عن التختم بالذهب... وعن لباس المعصفر.
صحیح مسلم: 144/6، ح 5331، کتاب الّلباس (والزینة)، باب النَّهْیِ عَنْ لُبْسِ الرَّجُلِ الثَّوْبَ الْمُعَصْفَرَ.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم من را از انگشتر طلا به دست کردن و از ... پوشیدن لباس معصفر نهی کردند .
اما این روایت جدا از اشکال سندی اشکال دلالی نیز دارد که به آن می پردازیم :
اشکال دلالی روایت :
الف) این روایت شاذ است :
این مضمون را تنها ابو الهیاج ( حیان بن حصین ) نقل کرده است و سیوطی در شرح نسائی می گوید :
لیس لأبی الهیّاج فی الکتب إلاّ هذا الحدیث الواحد .
ابو الهیاج در کتاب های روایی غیر از این یک روایت ندارد !!!
شرح سنن السنائیج.. ص 286. حاشیة السندی علی النسائی: 88/4.
ب) این دستور امیر مومنان چه زمانی صادر شده است ؟
از ظاهر سخنان ابی الهیاج چنین به نظر می آید که ماجرای تسویه قبور برای زمان خلافت امیر مومنان بوده است ؛ که اگر چنین باشد ، دو حالت برای این روایت متصور است :
الف ) این قبور ، مربوط به کفاری بوده است که در زمان خلافت امیر مومنان و گسترش کشور اسلامی ، مسلمانان به آنجا رسیده بودند ؛ که در این صورت ربطی به قبور مسلمانان ندارد .
ب) این قبور مربوط به مسلمانان است : که این فرض طعنه بر خلفای گذشته به حساب می آید . زیرا باید چنین گفت که خلفای قبل ، دستور به چنین کاری نداده و مسلمانان تا زمان امیر مومنان بر روی قبور خویش ساختمان می ساختند ؛ که این طعنه به خلفای سابق به حساب آمده و اهل سنت آن را نمی پذیرند .
ج ) این روایت می گوید قبر را به صورت کوهان شتر در نیاورید ، یعنی درست مخالف روش اهل سنت :
همانطور که در کتاب قاموس اللغة آمده است عرب به بلندی و نیز به کوهان شتر می گویند شرف ؛
القاموس 3: 162 . مادة شرف
بنا بر این «شرف» ، هم شامل هر گو
أبو وائل تنها راوی این روایت:
او شفیق بن سلمة است که از دشمنان امیر مومنان بوده و جزو نواصب به شمار می رود . اهل سنت در حالی این روایت را از او به نقل از امیر مومنان می پذیرند که رسول خدا فرموده اند :
یا علی لایحبک إلاّ مؤمن ، ولا یبغضک إلاّ منافق
مجمع الزوائد 9: 133 .باب منه جامع فیمن یحبه ومن یبغضه
ای علی هیچ کس تو را دوست نمی دارد مگر اینکه مومن است و هیچ کس جز منافقین تو را دشمن نمی دارد .
او عثمانی بود :
ابن ابی الحدید در مورد او می گوید :
کان عثمانیاً یقع فی علی (علیه السلام)
شرح نهج البلاغة ج 4ص 99 فصل فی ذکر المنحرفین عن علی
او عثمانی بود ( کسانی که امیر مومنان را مسئول کشتن عثمان دانسته به حضرت جسارت می کردند ) و به علی جسارت می نمود .
می گفت علی سبب بروز فاجعه شده است !!!
عن المدائنی عن شعبة، عن حصین قلت لأبی وائل: أعلی أفضل أم عثمان؟ قال: علی إلی أن أحدث، فأمّا الآن فعثمان.
أنساب الأشراف ج 6 ص 102
از شعبه روایت شده است که حصین گفته است : به ابو وائل گفتم علی برتر است یا عثمان؟ گفت علی برتر بود تا زمانی که سبب بروز فجایع شد ؛ اما الان عثمان برتر است .
خلفای اسلام یا دین ندارند یا عقل :
عن الأعمش، قال لی أبو وائل: یا سلیمان، ما فی أمرائنا هؤلاء واحدة من اثنتین، ما فیهم تقوی أهل لاسلام، ولا عقول أهل الجاهلیة.
سیر أعلام النبلاء: 164/4، تاریخ الإسلام: 86/6، تهذیب الکمال: 553/12.
اعمش می گوید : ابو وائل به من گفت : ای سلیمان ؛ در بین حاکمان ما یکی از دو چیز موجود نیست : یا تقوای مسلمانان و یا عقل مردمان جاهلی !!!
از حجاج دفاع می کرد !!!
قال ابن الزبرقان کنت عند أبی وائل فجعلت أسب الحجاج وأذکر مساویه ، فقال : لا تسبه وما یدریک لعله قال : اللهم اغفر لی فغفر له!!!
حلیة الأولیاء ج 4 ص 102
ابن برقان می گوید : در نزد ابو وائل بودیم ؛ پس به حجاج ( بن یوسف ثقفی یکی از معروفترین دشمنان اهل بیت و نواصب ) فحش دادم و بدی های او را باز گو نمودم ؛ پس ابو وائل به من گفت : مبادا به او جسارت کنی ، شاید گفته باشد خدایا من را ببخش و خدا نیز او را بخشیده باشد !!!
مسئول بیت المال ابن زیاد بود :
وکان عامل ابن زیاد لبیت المال.
سیر أعلام النبلاء: ج 4ص 166
او کارگزار ابن زیاد در بیت المال بود .
شراب می نوشید و لباس معصفر بر تن می کرد :
کان یشرب الجرّ - أی نبیذ الجر ویلبس المعصفر لا یری بذلک بأساً.
المعارف ص 255.
او شراب جر می نوشید و لباس معصفر بر تن می کرد و این کار را جایز می دانست !!
این در حالی است که مسلم در صحیح خویش از علی بن ابی طالب روایت می کند که فرمود :
نهانی رسول اللّه (ص) عن التختم بالذهب... وعن لباس المعصفر.
صحیح مسلم: 144/6، ح 5331، کتاب الّلباس (والزینة)، باب النَّهْیِ عَنْ لُبْسِ الرَّجُلِ الثَّوْبَ الْمُعَصْفَرَ.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم من را از انگشتر طلا به دست کردن و از ... پوشیدن لباس معصفر نهی کردند .
اما این روایت جدا از اشکال سندی اشکال دلالی نیز دارد که به آن می پردازیم :
اشکال دلالی روایت :
الف) این روایت شاذ است :
این مضمون را تنها ابو الهیاج ( حیان بن حصین ) نقل کرده است و سیوطی در شرح نسائی می گوید :
لیس لأبی الهیّاج فی الکتب إلاّ هذا الحدیث الواحد .
ابو الهیاج در کتاب های روایی غیر از این یک روایت ندارد !!!
شرح سنن السنائیج.. ص 286. حاشیة السندی علی النسائی: 88/4.
ب) این دستور امیر مومنان چه زمانی صادر شده است ؟
از ظاهر سخنان ابی الهیاج چنین به نظر می آید که ماجرای تسویه قبور برای زمان خلافت امیر مومنان بوده است ؛ که اگر چنین باشد ، دو حالت برای این روایت متصور است :
الف ) این قبور ، مربوط به کفاری بوده است که در زمان خلافت امیر مومنان و گسترش کشور اسلامی ، مسلمانان به آنجا رسیده بودند ؛ که در این صورت ربطی به قبور مسلمانان ندارد .
ب) این قبور مربوط به مسلمانان است : که این فرض طعنه بر خلفای گذشته به حساب می آید . زیرا باید چنین گفت که خلفای قبل ، دستور به چنین کاری نداده و مسلمانان تا زمان امیر مومنان بر روی قبور خویش ساختمان می ساختند ؛ که این طعنه به خلفای سابق به حساب آمده و اهل سنت آن را نمی پذیرند .
ج ) این روایت می گوید قبر را به صورت کوهان شتر در نیاورید ، یعنی درست مخالف روش اهل سنت :
همانطور که در کتاب قاموس اللغة آمده است عرب به بلندی و نیز به کوهان شتر می گویند شرف ؛
القاموس 3: 162 . مادة شرف
بنا بر این «شرف» ، هم شامل هر گو
۷.۸k
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.