تک پارتی شوگا
+شوگا خسته شدم بسه دیگه
_ا/ت بیا یکم دیگه بخریم ببین چقدر چیز میز های زیادی هست
+عزیزم کل بازار رو خریدیم بسه من خستمه ایییی😣😣😣😣
_ا/ت حالت خوبه چیشده 😨😨
+چیزی نیست کمرم یکمی درد گرفت
_ببخشید عزیزم راست میگی بیا بریم یکم اینجا وایستا تا من برم اینا رو بزارم و برگردم
+باشه شوگا رفت دیروز بهش گفتم که دوماه باردارم اونم خیلی هیجان زده هست بخاطر همین اینقدر زود رفت یکمی که نشستم یه عروسکی رو دیدم عروسک ببری بود و خیلی کیوت بود نمیدونم چرا خیلی دلم میخواست بخرمش رفتم اونجا و خریدمش وقتی اومدم بیرون شوگا اخمو اونجا وایستاده بود و نگام میکرد
+شوگولی ببین چقدر کیوته
_ا/ت خیلی ترسوندیم فکر کردم چیزی شده
+نه من الان خوبم بیا برگردیم داشتیم میرفتیم ماشین که چند تا از فن ها ما رو دیدن و جمع شدن دورمون هی جیغ میکشیدن و امضا میخواستن یه لحظه دنیا دور سرم چرخید خواستم بیوفتم که شوگا گرفتم
_ا/ت حالت خوبه بریم بیمارستان
+نه من خوبم فقط سرم درد میکنه شوگا من رو گذاشت ماشین بعد خودش مشغول فنا شد منم از خستگی خوابم برد کمی بعد با نوازش های کسی بیدار شدم شوگا بود
+چقدر خوابیدم
_درواقع باید بگی چند ساعت خانومی رکور من رو هم شکستی
لبخندی زدم و چرخیدم سمتش
_میترسم پسرمون هم مثل تو خوابالو باشه
+هی با پسرم درست صحبت کن
_اما هنوز نیومده تو طرفش رو میگیری این عادل نیست تو قول دادی من همیشه پیشیت باشم
+دستم رو روی گونش گذاشتم
درسته که پسرمون قراره زندگیم بشه ولی دستش رو روی قلبم گذاشتم جای تو توی قلبمه و هیچ کس پرش نمیکنه بغلم کرد و گفت
مشتاق روزیم که من رو بابا صدا بزنه
ا/ت منم همینطور
_ا/ت بیا یکم دیگه بخریم ببین چقدر چیز میز های زیادی هست
+عزیزم کل بازار رو خریدیم بسه من خستمه ایییی😣😣😣😣
_ا/ت حالت خوبه چیشده 😨😨
+چیزی نیست کمرم یکمی درد گرفت
_ببخشید عزیزم راست میگی بیا بریم یکم اینجا وایستا تا من برم اینا رو بزارم و برگردم
+باشه شوگا رفت دیروز بهش گفتم که دوماه باردارم اونم خیلی هیجان زده هست بخاطر همین اینقدر زود رفت یکمی که نشستم یه عروسکی رو دیدم عروسک ببری بود و خیلی کیوت بود نمیدونم چرا خیلی دلم میخواست بخرمش رفتم اونجا و خریدمش وقتی اومدم بیرون شوگا اخمو اونجا وایستاده بود و نگام میکرد
+شوگولی ببین چقدر کیوته
_ا/ت خیلی ترسوندیم فکر کردم چیزی شده
+نه من الان خوبم بیا برگردیم داشتیم میرفتیم ماشین که چند تا از فن ها ما رو دیدن و جمع شدن دورمون هی جیغ میکشیدن و امضا میخواستن یه لحظه دنیا دور سرم چرخید خواستم بیوفتم که شوگا گرفتم
_ا/ت حالت خوبه بریم بیمارستان
+نه من خوبم فقط سرم درد میکنه شوگا من رو گذاشت ماشین بعد خودش مشغول فنا شد منم از خستگی خوابم برد کمی بعد با نوازش های کسی بیدار شدم شوگا بود
+چقدر خوابیدم
_درواقع باید بگی چند ساعت خانومی رکور من رو هم شکستی
لبخندی زدم و چرخیدم سمتش
_میترسم پسرمون هم مثل تو خوابالو باشه
+هی با پسرم درست صحبت کن
_اما هنوز نیومده تو طرفش رو میگیری این عادل نیست تو قول دادی من همیشه پیشیت باشم
+دستم رو روی گونش گذاشتم
درسته که پسرمون قراره زندگیم بشه ولی دستش رو روی قلبم گذاشتم جای تو توی قلبمه و هیچ کس پرش نمیکنه بغلم کرد و گفت
مشتاق روزیم که من رو بابا صدا بزنه
ا/ت منم همینطور
۴۱.۷k
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.