خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود

خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود
از پرده در افتد اگر این راز،چه سازم؟!
#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۱)

باده با محتسب شهر ننوشی زنهاربخورد باده‌‌ات و سنگ به جام اند...

کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه؛خودت می دونی عادت نیست...

‏ور هیچ نباشدچو تو هستیهمه هست...👤 سعدی

چه خوابی.....

تا با خودم از هر دو جهان بیرونمچون بی خودم از هر دو جهان افز...

بر تار و پود فرش حرم دل گره زدیمتا این که جای پای تو افتد به...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط