ور هیچ نباشد

‏ور هیچ نباشد
چو تو هستی
همه هست...

👤 سعدی
دیدگاه ها (۲)

خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بوداز پرده در افتد اگر این را...

باده با محتسب شهر ننوشی زنهاربخورد باده‌‌ات و سنگ به جام اند...

چه خوابی.....

چو پرخاش بینی تحمّل بیارکه سهلی ببندد درِ کارزاربه شیرین‌ زب...

چو ایران نباشد تن من مباد !

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط