اکبرم افتاده وایم ای خدا
[[[ 41 ]]]
اکبرم افتاده وایم ای خدا
اربا اربا گشته هر قطعه جدا
او مرا خوانده چگونه من روم
تشنه بوده آب چطور بر او دهم
ای ولد من آمدم بابای تو
اکبرم بابا به زانو سوی تو
وای بابا قطعه ها پاشیده است
اکبرم صد ها علی اکبر شده است
قطعه قطعه چینمت جان پدر
من چه فریادی زنم نعش پسر
سر بدامانم گرفتم وای وای
روی سینه ام گذاشتم وای وای
صورتم بر صورتت خواهم گذاشت
خاک بر دنیای فانی او چه داشت
ای جوانان دیگر از پا من شدم
جسم اکبر بر عبایم می کِشم
آیید و اکبر به خیمه ها بَرید
این توانم اکبرم دیگر بُرید
سید عرشی ببین تو قطعه ها
اکبرم حالا شده صد پاره ها
#سیدعرشی #روضه #حضرت_علی_اکبر
اکبرم افتاده وایم ای خدا
اربا اربا گشته هر قطعه جدا
او مرا خوانده چگونه من روم
تشنه بوده آب چطور بر او دهم
ای ولد من آمدم بابای تو
اکبرم بابا به زانو سوی تو
وای بابا قطعه ها پاشیده است
اکبرم صد ها علی اکبر شده است
قطعه قطعه چینمت جان پدر
من چه فریادی زنم نعش پسر
سر بدامانم گرفتم وای وای
روی سینه ام گذاشتم وای وای
صورتم بر صورتت خواهم گذاشت
خاک بر دنیای فانی او چه داشت
ای جوانان دیگر از پا من شدم
جسم اکبر بر عبایم می کِشم
آیید و اکبر به خیمه ها بَرید
این توانم اکبرم دیگر بُرید
سید عرشی ببین تو قطعه ها
اکبرم حالا شده صد پاره ها
#سیدعرشی #روضه #حضرت_علی_اکبر
۹۷۶
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.