دوستت می دارم بی آنکه بدانم چه وقت و چگونه و از کجا

دوستت می دارم بی آنکه بدانم چه وقت و چگونه و از کجا
دوستت می دارم ساده و بی پیرایه، بی هیچ سد و غروری؛
این گونه دوست می دارمت،
چرا که برای عشق ورزیدن راهی جز این نمی دانم
که در آن
من وجود ندارم

و تو...
چنان نزدیکی که دستهای تو
روی سینه ام، دست من است
چنان نزدیکی که چشمهایت بهم می آیند
وقتی به خواب میروم
دیدگاه ها (۳)

" برای امروز تو "بی حوصله نباش زمان هایی که باید به تنهایی س...

کاش میشد جزئی کوچک از تو باشم!به اندازه‌یِ تکه کاغذی که رویش...

هیچ گاهنفهمیده امدوست داشتن چرا این همه غم انگیز است ؟هیچ گا...

بـعضی چیـــزا را نگفتـن،،،،،،،"مـعــرفت" می خــواهـد نـ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط