به غم کس اسرم که ز من خبر ندارد

به غم کسي اسيرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من، که در او اثر ندارد

غلط است هر که گويد که به دل رهست دل را
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد

#وحشی_بافقی
#شعر_غمگین #نوشته
دیدگاه ها (۰)

و مکانك فالقلب یبقیٰ...و جایت در قلب می ماند.......برون نمي ...

چون که سهم عشق ما دنیای بیداری نشد...قرن ها بعد خوابت پلک بگ...

رفته ای و بعد تو این کار هر روز من استباور اینکه نباشی کار آ...

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر استشعر هم بی تو به بغضی ابدی ...

...از قوت مستیم ز هستیم خبر نیستمستم ز می عشق و چو من، مست د...

اگه صدبار دل عاشق منو خون بکنی تودلم غم بذاری غصه مو افزون ب...

نداره خبر کس و راز دل مونمنده یکی ای خدا دی کل مونه اشنه صدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط