بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است

آن چنان می فشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است

رفتنت نقطه پایان خوشی‌هایم بود
دلم از هرچه و هرکس که بگویی سیر است

سایه‌ای مانده ز من بی تو که در آینه هم
طرح خاکستری‌‌اش گنگ‌ترین تصویر است

خواب دیدم که برایم غزلی می‌خواندی
دوستم داری و این خوب‌ترین تعبیر است

کاش می‌بودی و با چشم خودت می‌دیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است

تارهای نفسم را به زمان می‌بافم
که تو شاید برسی، حیف که بی‌تاثیر است

- سوگل مشایخی

#شعر #غمگین #متن #نوشته
دیدگاه ها (۰)

رفته ای و بعد تو این کار هر روز من استباور اینکه نباشی کار آ...

به غم کسي اسيرم که ز من خبر نداردعجب از محبت من، که در او اث...

زندگی بی تو محال است، تو باید باشی ذهن من غرق سوال است، تو ب...

ما بر سر آن کوچه که افتاد گذارت یک شهر گواه است که مردانه نش...

‍ ‍ 🌱🍂🌱🕊🌱🌸🍂🌿🍃🌿🍂🕊🌿🌱🍂🌸 ‌‌‌‌بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر استش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط