پارت 17 فصل 2 راهیه بهشت
پارت 17 فصل 2 راهیه بهشت
ا/ت ویو
وقتی رسیدم روی زمین وایسادم تا من رسیدم جیهوپم رسید هر دومون بهم خیره بودیم
ا/ت : س سلام
جیهوپ : سلام
جیهوپ و ا/ت : چقدر خوشگل شدی
خندیدیم
جیهوپ و ا/ت : ممنونم
خندیدیم که صدای یکی اومد نگاه کردم سَندی بود
سندی : سلام بچه ها
جیهوپ و ا/ت : سلام
سندی : معلومه که خوبید جیهوپ بیا بریم کارت دارم ا/ت میبینمت
جیهوپو کشوند برد عجبا چه گیری کردیم رفتم سمت یه میز و نشستم داشتم فکر میکردم به اینکه قراره چی بشه این سندی معلومه قراره بد دردسر بشه که یکی اومد جلوم نشست نگاه کردم از روی آرم روس لباسش فهمیدم الاهه طوفانه برای کسایی که مقام بالایی ندارن اجباره که آرمشونو روی لباسشون بزنن
ا/ت : سلام
گونی : سلام من شمارو یه جا دیدم خیلی آشنایید
ا/ت : من الاهه طبیعت هستم اسمم ا/ته
گونی : پس شمایید
ا/ت : آره منم
گونی : میتونیم با هم دوست بشیم؟
ا/ت : البته
گونی : اسم منم گونی هست
ا/ت : خوشبختم
گونی : منم همینطور فکر کنم خیلی وقت نیست اومدید به این دنیا
ا/ت : دیگه با هم دوست شدیم لازم نیست رسمی حرف بزنیم
گونی : ببخشید عادت کردم
ا/ت : اشکالی نداره برای خودتم سخت میشد
گونی : آره راستی نگفتی چند وقته اینجایی؟
ا/ت : یه چند هفته ای میشه دقیق نمیدونم تو چی؟
گونی : من 20 سالی میشه اینجام
ا/ت : اوووو 20 سال
گونی : آره میدونم کمه ولی
ا/ت : از منی که چند هفتس اومد خیلی بیشتره
گونی : آره
خندیدیم پسر خیلی خوبی بود
کلی حرف زدیم درباره اون دنیا دنیایی که توش آدم بودیم و زندگی میکردیم کلی گفتیم و خندیدیم که 2 نفر اومدن کنارمون نشستن نگاه کردم جیهوپ و سندی بودن
جیهوپ : سلام ببخشید مزاحم شدیم
سندی : سلام جیهوپ خواست بیاد اینجا منم باهاش اومدم
به جیهوپ نگاه کردم داشت بهم نگاه میکرد قاطی کرده بود این چش بود
گونی : نه اشکالی نداره
ا/ت : آره اشکالی نداره
جیهوپ : خب داشتید چی میگفتید به ما هم بگید
ا/ت : هیچی راجب اون دنیامون گفتیم و
جیهوپ : چه خوب
ا/ت : هوم شما چیکار کردید؟
سندی : هیچی حرف زدیم
ا/ت : آهان
گونی روبه جیهوپ و سندی گفت :
گونی : شما دوتا باهمید؟ خیلی بهم میاید
اینکه داشت سیمام اتصالی میکردو میتونستن احساس کنم الانه که قاطی کنم
سندی و جیهوپ : نه
گونی : هیف خیلی بهم میاید
سندی : شما دوتا چی؟ از موقعی که چشمم بهتون افتاد با هم صمیمی بودید نکنه
ا/ت : نه ما فقط دوستیم
گونی : آره
ا/ت ویو
وقتی رسیدم روی زمین وایسادم تا من رسیدم جیهوپم رسید هر دومون بهم خیره بودیم
ا/ت : س سلام
جیهوپ : سلام
جیهوپ و ا/ت : چقدر خوشگل شدی
خندیدیم
جیهوپ و ا/ت : ممنونم
خندیدیم که صدای یکی اومد نگاه کردم سَندی بود
سندی : سلام بچه ها
جیهوپ و ا/ت : سلام
سندی : معلومه که خوبید جیهوپ بیا بریم کارت دارم ا/ت میبینمت
جیهوپو کشوند برد عجبا چه گیری کردیم رفتم سمت یه میز و نشستم داشتم فکر میکردم به اینکه قراره چی بشه این سندی معلومه قراره بد دردسر بشه که یکی اومد جلوم نشست نگاه کردم از روی آرم روس لباسش فهمیدم الاهه طوفانه برای کسایی که مقام بالایی ندارن اجباره که آرمشونو روی لباسشون بزنن
ا/ت : سلام
گونی : سلام من شمارو یه جا دیدم خیلی آشنایید
ا/ت : من الاهه طبیعت هستم اسمم ا/ته
گونی : پس شمایید
ا/ت : آره منم
گونی : میتونیم با هم دوست بشیم؟
ا/ت : البته
گونی : اسم منم گونی هست
ا/ت : خوشبختم
گونی : منم همینطور فکر کنم خیلی وقت نیست اومدید به این دنیا
ا/ت : دیگه با هم دوست شدیم لازم نیست رسمی حرف بزنیم
گونی : ببخشید عادت کردم
ا/ت : اشکالی نداره برای خودتم سخت میشد
گونی : آره راستی نگفتی چند وقته اینجایی؟
ا/ت : یه چند هفته ای میشه دقیق نمیدونم تو چی؟
گونی : من 20 سالی میشه اینجام
ا/ت : اوووو 20 سال
گونی : آره میدونم کمه ولی
ا/ت : از منی که چند هفتس اومد خیلی بیشتره
گونی : آره
خندیدیم پسر خیلی خوبی بود
کلی حرف زدیم درباره اون دنیا دنیایی که توش آدم بودیم و زندگی میکردیم کلی گفتیم و خندیدیم که 2 نفر اومدن کنارمون نشستن نگاه کردم جیهوپ و سندی بودن
جیهوپ : سلام ببخشید مزاحم شدیم
سندی : سلام جیهوپ خواست بیاد اینجا منم باهاش اومدم
به جیهوپ نگاه کردم داشت بهم نگاه میکرد قاطی کرده بود این چش بود
گونی : نه اشکالی نداره
ا/ت : آره اشکالی نداره
جیهوپ : خب داشتید چی میگفتید به ما هم بگید
ا/ت : هیچی راجب اون دنیامون گفتیم و
جیهوپ : چه خوب
ا/ت : هوم شما چیکار کردید؟
سندی : هیچی حرف زدیم
ا/ت : آهان
گونی روبه جیهوپ و سندی گفت :
گونی : شما دوتا باهمید؟ خیلی بهم میاید
اینکه داشت سیمام اتصالی میکردو میتونستن احساس کنم الانه که قاطی کنم
سندی و جیهوپ : نه
گونی : هیف خیلی بهم میاید
سندی : شما دوتا چی؟ از موقعی که چشمم بهتون افتاد با هم صمیمی بودید نکنه
ا/ت : نه ما فقط دوستیم
گونی : آره
۵۴.۷k
۰۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.