"شکار"
"شکار"
ᵖᵃʳᵗ"¹
ا.ت=
وارد کلاب شدم
همه جور آدمی اونجا بود
از فقیر قمار بازش تا پولدار قاچاقچی
بعضی ها رو سکوی بزرگ کلاب مشغول رقص بودن بعضی ها نوشیدنی میخوردن و بعضی ها با کراش جذابشون لاس میزدن
اما کسی که من دنبالشم بین این آدما نیست
اون مافیای بزرگیه نه فقط کره بلکه در کل دنیا
هیچوقت از شلوغی خوشش نمیاد بخاطر همین همیشه به ساکت ترین جای کلاب میاد یعنی آخرین طبقه این کلاب که میشه طبقه دوم
همیشه قهوه تلخ میخوره از شکر متنفره و وقتی بادام زمینی یا فلفل میخوره یا کهیر میزنه یا بالا میاره
حالا من اینارو از کجا میدونم ؟
سوال خوبی بود من دختر خالشم و میشه گفت همیشه خونه اونا هستم
الانم اومدم اینجا تا بهش داروهاشو بدم
از پله ها بالا رفتم
داخل راه رو بود
یه دختر همراهش بود
بیچاره دختره دلم براش میسوزه
دختره خیلی بهش میچسبد مشخص بود خیلی رو مخشه
پسر در یک لحظه کمر دخترک رو گرفت و به خودش نزدیک کرد
صورتشو به صورت دختر نزدیک کرد
دخترک بدون مخالفت همراهیش کرد
پسرک مافیا در کسری از ثانیه هفت تیرش رو در آورد و جایگزین لب.اش کرد
ماش.ه رو کشید درون دهن دختر شلی.ک کرد
دخترک بیچاره بدون اینکه بفهمه یا متوجه ماجرا بشه زندگیشو بخاطر یه بو.سه از دست داد
بهش نزدیک تر شدم صداش زدم
ا.ت:مستر وی نمی خوای به دختر خاله عزیزت سلام کنی؟؟؟
وی:سلام دختر خاله احمقم
ا.ت:یااااااا
نمی شد به این دختر بیچاره رحم کنی؟گناه داشت
وی:یه ببر گرسنه هیچوقت شکارشو ول نمیکنه میس ا.ت............
✩*⢄⢁✧ --------- ✧⡈⡠*✩
دلم نیومد زود تر گذاشتم
شرایط پارت بعد
لایک:20
کامنت:30
ᵖᵃʳᵗ"¹
ا.ت=
وارد کلاب شدم
همه جور آدمی اونجا بود
از فقیر قمار بازش تا پولدار قاچاقچی
بعضی ها رو سکوی بزرگ کلاب مشغول رقص بودن بعضی ها نوشیدنی میخوردن و بعضی ها با کراش جذابشون لاس میزدن
اما کسی که من دنبالشم بین این آدما نیست
اون مافیای بزرگیه نه فقط کره بلکه در کل دنیا
هیچوقت از شلوغی خوشش نمیاد بخاطر همین همیشه به ساکت ترین جای کلاب میاد یعنی آخرین طبقه این کلاب که میشه طبقه دوم
همیشه قهوه تلخ میخوره از شکر متنفره و وقتی بادام زمینی یا فلفل میخوره یا کهیر میزنه یا بالا میاره
حالا من اینارو از کجا میدونم ؟
سوال خوبی بود من دختر خالشم و میشه گفت همیشه خونه اونا هستم
الانم اومدم اینجا تا بهش داروهاشو بدم
از پله ها بالا رفتم
داخل راه رو بود
یه دختر همراهش بود
بیچاره دختره دلم براش میسوزه
دختره خیلی بهش میچسبد مشخص بود خیلی رو مخشه
پسر در یک لحظه کمر دخترک رو گرفت و به خودش نزدیک کرد
صورتشو به صورت دختر نزدیک کرد
دخترک بدون مخالفت همراهیش کرد
پسرک مافیا در کسری از ثانیه هفت تیرش رو در آورد و جایگزین لب.اش کرد
ماش.ه رو کشید درون دهن دختر شلی.ک کرد
دخترک بیچاره بدون اینکه بفهمه یا متوجه ماجرا بشه زندگیشو بخاطر یه بو.سه از دست داد
بهش نزدیک تر شدم صداش زدم
ا.ت:مستر وی نمی خوای به دختر خاله عزیزت سلام کنی؟؟؟
وی:سلام دختر خاله احمقم
ا.ت:یااااااا
نمی شد به این دختر بیچاره رحم کنی؟گناه داشت
وی:یه ببر گرسنه هیچوقت شکارشو ول نمیکنه میس ا.ت............
✩*⢄⢁✧ --------- ✧⡈⡠*✩
دلم نیومد زود تر گذاشتم
شرایط پارت بعد
لایک:20
کامنت:30
۴.۱k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.