نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:47

رفتیم مغازه تزئینات فروشی وسایل تزئین رو خریدم به رنگ آبی و صورتی بعد هم رفتیم لباس بچه خریدیم یکی آبی یکی صورتی بعد از خرید لباس رفتیم کیک خریدیم نصف کیک آبی بود نصف دیگش صورتی بعد از اینکه خریدا تموم شد برگشتیم خونه

ا.ت:حالا چیکار کنیم؟

م.ت:اول باید کیک رو بزاریم توی یخچال تا خراب نشه بعد شروع به تزئین کردن میکنیم

م.ک:باشه من کیک رو میزارم تو یخچال

کیک رو برداشت و برد گذاشت تو یخچال و اومد

م.ک:خب شروع میکنیم

م.ت:ا.ت بهتره لباس بچه رو کادو کنی کارت که تموم شد بیا به ما کمک کن

ا.ت:باشه

مامانم و زن عمو شروع کردن به تزئین کردن منم لباس بچه رو کادو میکردم بعد از چند دقیقه که کارم تموم شد رفتم کمکشون کردم

یک ساعت بعد:

م.ت:خب تموم شد

ا.ت:خیلی خوشگل شده

م.ک: آره

ا.ت:میگم کی میان حالا؟

م.ت:من الان زنگ میزنم

ا.ت:به کی؟

م.ت:به جونگ کوک

ا.ت:باشه

مامانم گوشیش رو برداشت و شماره جونگ کوک رو گرفت بعد از چند بوق برداشت

م.ت:سلام جونگ کوک خوبی؟

جونگ کوک:سلام بله خوبم ممنون شما خوبین؟

م.ت:منم خوبم

جونگ کوک:کارم داشتین؟

م.ت:آره میخواستم بدونم که کی میاین

جونگ کوک:یک یا دوساعت دیگه چطور؟

م.ت:همینجوری میخواستم بدونم

جونگ کوک:آها پس کاری ندارین؟

م.ت:نه پسرم خداحافظ

جونگ کوک:خداحافظ

قطع کزد

ا.ت:کی میان؟

م.ت:یک یا دو ساعت دیگه

م.ک:پس هنوز وقت داریم

ا.ت:بهتره بریم خودمون رو آماده کنیم

م.ت:باشه بریم
دیدگاه ها (۱)

نام:خاندان جئون PART:۴۸همه گی رفتیم داخل اتاق خودمون منم یک ...

نام:خاندان جئون PART:49جونگ کوک کادو رو باز کرد و لباس بچه ر...

نام:خاندان جئون PART 46چند روز از اون قضیه میگذره امروزم مثل...

نام:خاندان جئون PART:45از بغلش اومدم بیرون همه داشتن نگاهم م...

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

قلب یخیپارت ۱۲از زبان ا/ت:هم کنجکاو شده بودم هم ناراحت، نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط